chapter 1

49 6 0
                                    

⭐ووت دادنو فراموش نکنین⭐

نور شدیدی که از پنجره ها میومد اذیتش میکرد..

-چند دقیقه دیگه بیدار میشم

اروم گفت..
با واضح شدن تصاویری که شامل کافه،لینک های عجیب،گیمری که باهاش قرار داشت و در اخر اون متن عجیب و فونت عجیب ترش..میشد شوکه سرجاش نشست..، به ارومی یکی از چشم هاشو باز کرد.. خونه نا آشنا و عجیبی که درونش قرار داشت.. لعنت.. چرا همه چیز انقدر گنگ بود..

-من تو کافه بودم..
اروم زمزمه کرد..

-و حالا من.. کجام؟
بعد از مکث کوتاهی گفت..

-سوال خوبی بود
با شنیدن صدای پسری جیغ زد و کوسن مبل رو برداشت..

-هی چطوری منو دزدیدی؟

تقریبا بلند گفت و باعث شد پسر چند قدم عقب بره..

-اوه من فکر میکردم تو منو دزدیدی
تایلِر با گیجی زمزمه کرد..

-اینجا کجاست؟ برای یه باند مافیا کار میکنی که رئیسش عاشق من شده؟
سِلِن گفت و کوسن رو سمت پسر گرفت..

-امم مطمئن نیستم.. با اون کوسن قراره چیکار کنی؟

تایلِر اروم جواب داد..
سِلِن نگاهی به کوسن انداخت و به سمت دیگه ای پرتش کرد..

بخاطر نور زیادی که اون پنجره های لعنتی میومد حس میکرد به زودی چشم هاش رو از دست میده..به سمت یکی از پنجره ها رفت و سعی کرد پرده رو بکشه اما فقط یه لحظه دیدن دنیای پشت پنجره کافی بود تا پرده از بین انگشت هاش فرار کنه..
تایلر با دیدن مکث دختر اروم جلو رفت و چندبار صداش کرد اما سلن درست مثل یه مجسمه بی حرکت ایستاده بود..

-داریم مجسمه بازی میکنیم؟

تایلر پرسید..
سلن باز هم حرکتی نکرد،تایلر بعد از چندلحظه دستش رو جلوی دختر تکون داد..

-هی دارم نگران میشم

زمزمه کرد..
باز هم سلن ریکشنی نشون نداد..تایلر بلاخره تصمیم گرفت مسیر نگاه دختر رو دنبال کنه و به دنیای پشت پنجره رسید..

-اوه.. این شهرو کجا دیدم؟

با گیجی از خودش پرسید، حس خوبی به این شهر نداشت و مطمئن نبود چرا..
سلن قدمی به عقب برداشت..

-ا.این یه کابوسه

دختر اروم گفت و چشم هاشو مالید تا بتونه درست ببینه..
سلن..این شهرو حتی بهتر از شهری که درونش زندگی میکرد میشناخت.. ده سال.. دقیقا ده سال از زندگیش رو درون این شهر چرخیده بود.. هرروز سر یه ساعت خاص به کنار اون فواره پر از سکه رفته بود.. غروب افتاب این شهرو بارها و بارها دیده بود،حتی تعداد سنگ های سنگ فرش خیابون هارو حفظ بود.. حالا که فکر میکرد.. این شهر برای یه بازی کامپیوتری بودن بیش از حد دقیق بود..

play or die Where stories live. Discover now