سهون با لبای آویزون به جونگین نگاه کرد.
-این چه شرایط تخمیه توش گیر کردیم؟جونگین یه لبخند فوق چرک تحویلش داد.
+باهم اسیر شدیم و این حرفا.-دقیقا به چه دلیل فاکی؟
جونگین نیشخند زد:
+نگفته بودی ازم خوشت میاد.سهون بیخیالش شد رفت کنار در وایستاد.
-اخه چرا باید اینجا بیفتم...جونگین با آرامش دکمه های پیرهن یونیفرمشو باز کرد.
+چون جلو چشم اون همه سرباز و فرمانده منو بوسیدی و منم با خودت کشیدی این پایین.سهون برگشت سمتش، دست به سینه شد و تکیه داد به در.
-باشه باشه باشه، تا اینجاش منطقی... من وسط محوطه و جلوی فرمانده کل پایگاه یه پسرو بوسیدم و به خاطرش جفتمون تنبیه شدیم قبول.حدود ۵ ثانیه مکث کرد و بعد یهو گفت:
-چرا تو یه سلول باید بیفتیم؟ من اینو نمیفهمم.جونگین باز نیشخند زد:
+نگه داشتن سربازهای خاطی تو یه سلول هزینه کمتری میبره برای برق و گاز به نسبت سلول انفرادی.سهون سر طاسشو محکم دست کشید.
-نمیفهمی... خوب گوش کن، من تورو بوسیدم و چرا دقیقا به ما که ترویج همجنسگرایی کردیم یه سلول دادن اگه اشتباه بود کارمون؟جونگین شلوارشو در آورد.
+راستش در اصل اولش تورو با یول تو یه سلول نوشته بودن ولی من تغییرش دادم... نگفتی، از کی ازم خوشت اومد؟سهون چشمهاش درشت شد:
-دقیقا چجوری تغییرش دادی؟جونگین با شورت نزدیکش شد.
+کارای دفتری گردان خودمونو خودم انجام میدم دیگه.-حالا چه خبرته داری انقدر نزدیک میشی؟
جونگین باز خندید.
-میشه حقیقتو بگی؟ گل میزنی؟ رو دراگی؟جونگین بیشتر خندید.
-مرض برو اونور ازم فاصله بگیر.جونگین چسبید بهش:
+بیبی قراره ۲ هفته تنها باشیم سخت نگیر.سهون بازوهای لاغرشو گرفت از خودش دورش کرد.
-نظرت چیه اول دوش بگیری؟+نظرم منفیه، بعدی.
سهون هولش داد سمت سرویس گوشه اتاق:
-خفه شو برو دوش بگیر.جونگین سمت روشویی کوچیک گوشه اتاق رفت و آب رو باز کرد.
+صبر کن وان پر شه.سهون خم شد پوتین بدون بندش رو در آورد و بی هیچ رحمی یجور کوبید پشتش که جونگین همینجور که اخ اخ میخندید و درد میکشید پشتشو زور زد دستش بهش برسه و رفت تو حمام.
-خدایا هیچی نمیخوام فقط HPV نگیرم.
ذهنش درگیر شد، یک ساعت و نیم بعد که جونگین از حمدم اومد بیرون سهون پراش ریخت.
ESTÁS LEYENDO
𐇵 ℙ𝕚𝕠ℙ𝕚𝕠 𐇵
Fanfic࿑𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞𝁺𝐶ℎ𝑎𝑛𝑏𝑎𝑒𝑘, 𝐶ℎ𝑎𝑛𝑙𝑜𝑒𝑦, 𝑆𝑒𝑘𝑎𝑖 ࿑𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞𝁺 𝑇ℎ𝑟𝑒𝑒𝑠𝑜𝑚𝑒, 𝑆𝑚𝑢𝑡, 𝑅𝑜𝑚𝑎𝑛𝑐𝑒, 𝐶𝑜𝑚𝑒𝑑𝑦, 𝐹𝑙𝑢𝑓𝑓 لوئی برادر کوچکتر یول، برای سالهای زیادی دور از خونه و به تنهایی زندگی میکرد. و درست وقتی زندگیش رو به ای...