💜Part3

265 48 2
                                    

آهنگ این پارت رو میتونید از کانال تلگرام( لینکش روی بیو هست) دانلود کنید✨️
_________________________________________

_ جونگ‌کوک مگه دست خودمه که داری سرزنشم میکنی؟
_ نه عزیزم، برو تو اتاق منتظرم باش تا بیام

جیمین حواسش نبود که جونگ‌کوک، تهیونگ رو تنهایی به اتاق فرستاده و خودش باهاش نرفته. با این فکر سریع دستگیره در رو پایین کشید و از اتاق خارج شد که با جونگ‌کوک رو به رو شد

_ من متاسفم من

جونگ‌کوک رایحه جیمین رو حس کرده بود فهمیده بود که خونه است

_ من متاسفم نمیدونستم خونه ای
_ منتظرش نذار

جیمین به سختی به خودش اجازه داد تا به چشم های جفتش نگاه کنه

_ شنیدم که گفتی هیت شده

بغضش رو پایین فرستاد و سعی کرد لبخند بزنه

_ منتظر توئه برو پیشش

" داری چه غلطی میکنی پارک جیمین؟ بزن تو دهنش و اون امگا رو از خونه ات بیرون کن"

_ تو پیش خودت چه فکری کردی؟

نه میتونست به آلفاش نگاه کنه و نه میتونست نگاه نکنه ولی با این حرف سریع نگاهش رو بالا برد و با تعجب نگاهش کرد

_ جونگ‌کوک، پس چرا نمیایی

جیمین پلک هاش روی هم فشرد

_ اوه تو اینجایی؟

بالاخره از نگاه کردن به آلفاش دست کشید و به تهیونگ نگاه کرد و دست هاش رو مشت کرد.

_ اینجا خونه منه
_ البته فعلا

تهیونگ از در اتاق فاصله گرفت نزدیک شد

_ جونگ‌کوک تصمیم گرفته که ازت طلاق بگیره

جیمین به چشم های آلفاش نگاه کرد و نزدیکش شد

_ حتی اگه منو یادت هم نیاد، حتی اگه منو امگا خودت ندونی، این کارت درسته؟ آوردن یه امگای دیگه به خونه من درسته؟ میخوای از من طلاق بگیری؟ باشه خب پس مرد حسابی حداقل تا اون موقع صبر کن بعد یکی دیگرو بخوابون رو تخت من

گرگ جونگ‌کوک داشت درد کشیدن جیمین رو احساس میکرد، غمش رو احساس می‌کرد
_ اشتباه داری فکر میکنی
_ من فکر نمی‌کنم، نگاه میکنم

و اون دو نفر رو تنها گذاشت

_ لعنت بهش، لعنت بهش

درد قلبش داشت دیونه اش میکرد

_ جونگ‌کوک خوبی؟ چی شد یهو؟
_ من بهت گفتم در مورد طلاق حرف نزن بهت گفتم هنوز تصمیمی در این مورد نگرفتم ولی تو چه کار کردی تهیونگ؟
_ متاسفم وقتی دیدمش ناراحت شدم، ببین شبمون رو خراب کرد
_ چی داری میگی با خودت؟

і ⍴ᥙr⍴ᥣᥱ ᥡ᥆ᥙ 🍇Where stories live. Discover now