unexpected gust

490 97 0
                                    

سلام بچه ها^^

بخاطر تاخیرم واقعا ازتون معذرت میخوام.
خونه نبودم و نت هم نداشتم و خلاصه زمین و زمان دست به دست هم دادن تا من آپ نکنم.

ولی منتظرتون نمیذارم بلوبری (وی علاقه زیادی به آبی داره کلا اینو ایگنور کنین) های من🥲🩷

(≡・x・≡)

-فلیکس؟ معلوم هست داری چه غلطی میکنی؟؟؟

با صدای مینهو از خواب پرید و سیخ نشست. یکم صبر کرد تا موقعیت و درک کنه...

'مینهو و کریس اومده بودن خونم که مینهو حالش بد شد و رفتن توی اتاق تا به چندش بازیشون برسن که چانگبین اومد خونم، تا نشستم باهاش حرف بزنم چان اومد و ازم کاهنده خواست.. من فرستادمش داروخونه و پیش چانگبین نشستم، ازش خواستم فرومون هاشو و آزاد کنه و روی پاش خوابیدم؟؟'

به جمله ی آخر با تردید فکر کرد و سرش رو برگردوند و با لبخند چانگبین مواجه شد.

-سا_... اوه فاک صدام چقدر گرفته.. ساعت چنده؟

-ساعت فاکینگ چهاره و جفت عزیز من دو ساعته پشت دره چون جنابعالی خواب بودین و دوستِ عزیزتون دلشون نیومده تکونتون بدن... منم تا چان زنگ زد به گوشیم بیدار شدم.

در حالی که به سمت در میرفت تند تند به فلیکس توضیح داد.

در رو بلاخره باز کرد و با اخمِ چان مواجه شد. که البته جاش رو فورا به لبخند بزرگی تغییر داد.

-بیبیِ خوشگل من خوبه؟

چان ازش پرسید و منتظر نگاهش کرد.

-مگه میشه آلفاش خوشگل خطابش کنه و بد باشه؟.. اوه هیونجین! وایسا ببینم.... هیونجینننن؟؟؟؟؟؟

کلمه ی اخرش رو داد زد و فلیکسی که توی اشپزخونه بود ~و به جاجانگمیون های عزیزش که نسوخته بودن نگاه میکرد~ رو شوکه کرد و به طرف در کشوند.

از این بدتر نمیشد. سه تا الفا توی خونه ی لی فلیکس، امگای متنفر از الفا ها.

مینهو و چان توی اشپزخونه داشتن بی سر و صدا وسال غذا رو اماده میکردن ولی توی هال، فلیکس کنار دوستِ عزیزش و رو به روی دوستِ جفتِ دوستش (دوبار بخونین میفهمین😂) نشسته بود.

دلیل حضور هیونجین رو درک نمیکرد و این روی مخش رفته بود. چانگبین با نوازش رونش داشت به آرامش دعوتش میکرد. هیونجین هم بی دلیل با حرص به چانگبین خیره شده بود... انگار گرگش ازش بدش میومد یا یه همچین چیزی؟

-چقدر بوی توت فرنگی میاد!

هیونجین گفت و نگاهش رو به فلیکس داد

-تو که رایحت عسله.. اون دو تا ام که کارامل و قهوه. میتونم از توی آلفا بپرسم چرا انقدر رایحت زیاده؟

It's Not A FairytaleWaar verhalen tot leven komen. Ontdek het nu