+ هی من و تو باهم تو یه اتاقیم
+ هو هووو
+ یا بیون بکهیون امشب باید رو یه تخت بخوابیم
بله.... به لطف برنامه اون میتونست با اکسو من تو یه تخت کینگ سایز بخوابه. میفهمین کینگ سایز!!!!!
و اینجوری بود که حدود یک ساعت بعد جلوی دوربین نشسته بود تا به فن هاش شب بخیر بگه تا زودتر بتونه بگیره بخوابه. و مدیونین اگه فکر کنین چه افکار کثافت وارانه ایی توی سرش داره....
+ سلام موقع بازی کردن با اعضا خیلی خوش گذشت. من خیلی از دپیرانگ خوشم اومد. باحال بود. امروزم رو همینجا تموم میکنم و امیدوارم فردا روز خوبی داشته باشین. خدافظ....
و دوربین رو قطع کرد و بلند شد تا به کار مهم امشبش برسه.....
خودش رو به تخت کینگ سایز توی اتاق رسوند و سمت راستش نشست و پشتش رو به تاج تخت تکیه داد و منتظر موند تا بکهیون از اتاق تک نفره سهون دل بکنه و بیاد. یه اتاق دیگه. مگه این همه دیدن داره که بک نیم ساعته داره تا ماتحتشو میگرده؟
_ یاااا اتاق سهون خیلی باحاله. تنها عضویه که اتاق تک گیرش اومده. آخه انصافه؟ مکنه سالاری تا کی؟ کی هیونگ سالاری جاش میاد؟
آیگووو... ای روزگار بد ذات.
ورود بکهیون مصادف شد با شروع غر غر کردناش
+ یه اتاقه دیگه این هم غرغر کردن مگه داره؟ الان جدی ایی؟ چسبیدی به اتاق سهون بعد خوشحال نیستی که بعد دوماه میتونم بخورمت؟
_ معلومه که جدی ام اون سهو...
با درک کردن جمله ی آخر چانیول حرفش رو نصفه رها کرد. با تعجب رو به چانیول گفت:
_ وایسا ببینم چی گفتی؟ بخوریم؟
+ بله جناب بیون بخورمت. دوماه بخاطر کارهای آلبوم نتونستم باهات باشم میفهمی؟ بعد فکر میکنی امشب که جفتمون هم تو یه اتاقیم هم تو یه تخت بزرگ کینگ سایز میزارم از دستم در بری؟ فکر میکنی از اون موهای خیست که بخاطر حموم بوی سدر میده میگذرم؟ من تا امشب توی سوراخت خالی نشم نمیزارم بخوابی.
بکهیون با شنیدن جمله ی آخر چانیول گونه هاش رنگ گرفت و سرش رو انداخت پایین هنوز هم بعد هشت سال نتونسته بود با جمله های صریح چانیول کنار بیاد. چانیول چطور میتونست انقدر بی تربیت باشه؟
درحالی که سعی میکرد گونه های قرمز رنگش رو با دست هاش بپوشونه سرش رو بالا آورد و رو بدون اینکه به چانیول نگاه کنه گفت:
_ یا پارک یول.... چطوری انقدر پرویی؟ چطوری می تونی اینجوری حرف بزنی؟ واقعا که بی تر بیتی...
+ جای من نیستی لعنتی که بفهمی وقتی تورو میبینم عفت کلاممو از دست میدم. میخوام فقط بکشم پایین و تا آخر فرو کنم توت. حالا هم لطفا بیا اینجا که چانیولکم دیگه نمیتونه در مقابل موهای خیست کوتاه بیاد.
YOU ARE READING
EXO MAN
Fanfictionخلاصه: شب اول نردبان اکسو و اعضایی که فهمیدن بکهیون اکسو منه و حالا نوبت اینه که بازی نردبان رو انجام بدن تا اتاق هاشون مشخص بشه و مهم تر از همه این که کی با اکسو من قراره تو ی اتاق باشه؟ و بنگ! شخصی که با بکهیون تو یه اتاق میخوابه چانیوله... و چانی...
