Note 13📝

197 34 22
                                    

خانم مو بلوند بعد از کلی نصیحت و تکرار این‌که دفترچه باید تحویل پلیس داده بشه لیسا رو سوار ماشین خودش کرد.

ماشین آخرین مدل رزی طوری اون ها رو روی شهر بزرگ سئول حرکت می‌داد که نشونه ای از حرکت احساس نمی‌کردی. با این حال، با وجود دردسری که داشت زیر اون ها اتفاق میفتاد هم‌خونی نداشت.

وقتی هردو جلوی خونه‌ی کوچیک مشترک جنی و لیسا متوقف شدن برای بار آخر خانم مو مشکی نگاهش رو به خانم بلوند داد " نمی‌خوام اون‌جا برم، نمی‌خوام بقیه‌ش رو بخونم"

رزی فقط نفسش رو با درد بیرون داد " چاره‌ی دیگه ای نداری"

__________

February 13, 2016

امشب که دارم می‌نویسم خیلی خستم. هیچی نمی‌تونه توصیف کنه چه‌قدر از همه‌چی خستم.

تنها چیزی که من رو به جلو می‌بره اینه که دیگه توی جای پارسالی نایستادم. دیگه توی اون شهر کوچیک و آدم هایی که ازشون متنفرم نیستم.

اما چرا دلم این‌قدر هوای خونه‌ی بچگیم رو کرده؟

زندگی بزرگسالی برام زیادی پیچیدست. اون‌موقع دغدغه هام خیلی کوچک‌تر بود و امید هام خیلی بیشتر بودن. اون‌موقع می‌دونستم هر تصمیمی که می‌خوام می‌تونم توی زندگی بگیرم. اما الان دیگه از این خبر ها نیست. الان با تصمیمی که گرفتم گیر کردم.

لیسا ممکنه تو الان در حال خوندن باشی؟
می‌خوام بگم تو هم یکی از تصمیم هایی هستی که نمی‌خوام گرفته باشم، اما خیلی خوشحالم که گرفتم.

بگذریم، حتی فکرش هم غیر ممکنه. امکان نداره من و تو این‌قدر باهم مونده باشیم که تو این رو بخونی.

چند روز پیش اتفاقی افتاد که باعث شد دوباره امیدوار باشم و بخوام قدمی بردارم.

وقتی توی کافه با رزی و جیسو قهوه می‌خوردیم رزی ازم خواست تعریف کنم اعترافم چه‌طور پیش رفته. می‌خواستم به لیسا بگم که به چشم دوست بهش نگاه نمی‌کنم. البته تا این که‌ خودش اون اعتراف دیوونه وارد رو کرد.

و اون روز جیسو حتی فکر دیوانه وار تری به ذهنم وارد کرد.

برای چند لحظه هردو فکر کردن و یکدفعه ای جیسو گفت " اگه اون دختر خودت باشی چی؟"

من و رزی گیج شده بهش زل زدیم. واقعا متوجه نبودم چه منظوری داشت.

و جیسو طوری بهمون نگاه کرد انگار آدم فضایی ایم.
" بهش یه‌کم فکر کنین دخترا، ویژگی هایی که گفت مال جنی بودن و تموم مدت بدون هیچ دلیلی دور جنی می‌پریده. اگه اون دختره که لیسا دوستش داره جنی نیست پس کیه؟"

رزی سر تکون داد و به ظاهر قانع شده بود. اما من اصلا قانع نشدم، با این حال هیچ دلیل منطقی ای وجود نداره که لیسا از من خوشش بیاد.

Jennie's Notes ( A JENLISA FANFICTION)Dove le storie prendono vita. Scoprilo ora