نیک گریمشا:
"تومو، لطفا اعتراف به عشقم رو نادیده نگیر!!!"هانا:
"تومو با نیک گریمشا قرار میزاره؟؟ فاااک!!!"آسِتن:
"تومو و نیک باهمن؟؟؟!!!"جوانا:
"پس اون با هری نیست؟؟؟!!"شانا:
"خدای من!!! اینجا چه خبره؟؟؟؟-"پنج دقیقه بعد.....
هری استایلز:
"به چیزی که مال تو نیست دست نزن..."کایال:
"االان چی شد؟؟؟-"بلک ِگرل:
"هری استایلز؟ کسی به وسایلت دست زده؟؟-"آدریانا:
"هری؟؟ این 'به چیزی که مال تو نیست دست نزن'، یعنی داری حسودی میکنی؟؟؟!!"اِما:
"و جایزه ی بهترین تهدید غیرمستقیم میرسه به هری استایلز"دو ساعت بعد........
The Tommo:
"فقط اومدم کانِفرم کنم که من به هیچ عنوان و هرگز با نیک گریمشا هیچگونه رابطه ای ندارم"نیک گریمشا:
"ای کاش اون پسر خوشبخت من بودم..."****************************
"ای عوضی مادر به خطا..."
هری لعنت و نفرین و فحش نثار نیک میکرد و توییت هارو میخوند.
"هری....."
"اون واقعا یه تیکه ِشته!"
"اره، ولی....."
"حرومزاده"
لویی چند دقیقه سکوت کرد و فقط دوست پسرشو تماشا میکرد که حسابی کفری بود.
صورت هری رو گرفت و آروم به سمت خودش چرخوند. نگاهی عمیق بهش کرد،
"میشه دیگه بی خیال این موضوع بشیم؟؟"هری سریع یه توییت زد،
"جرئت نداری به چیزی که مال تو بوده ولی تو با حماقت تمام از دستش دادی حسودی کنی"
"هری،بس کن! تو فقط اینجوری بهش نشون میدی که به چرت و پرتاش توجه میکنی! اونم همینو میخواد"
"اما اون...."
"هری، بسه!!!!"
" اون به دوست پسر من چشم داره! چکار کنم؟؟"
" سوییت هارت، این فقط توی توییتره!!"
پاشد و روبروی لویی نشست. اخم کرده بود.
"اون بهت زنگ زده و پیام داده! ازت خواسته برگردین باهم! من نباید ناراحت باشم؟؟؟ عصبانی باشم؟؟؟"
لویی آهی کشید و دستاشو برد لای موهای هری، و به سمت خودش کشیدش،
"آره، ولی داری بخاطر اون شبمونو خراب میکنی."هری کنار لویی نشست و سرشو توی گردنش فرو برد...
"میدونی چی رو متوجه نمیشم؟"
KAMU SEDANG MEMBACA
yOu, yOu, yOu... L.S
Fiksi Penggemar"پسر بدنامِ یک گروه بزرگ، دیشب کلوب رو با یه پسر ناشناس ترک کرد.." این متن، تیتر اول خبرها بود... و عکس یه پسر موفرفری، چشم سبز با یه شلوار جین بسیار چسبون ،زیر مطلب دیده میشد. هردوتاشون چند لحظه ای روی خبر مکث کردن... "این همون.....؟" لویی اخم کرد...