بخش دوازدهم: ترس
از اینکه دیگه توی قلبت نباشم، هراس دارم. این بزرگترین ترس زندگیمه!
******************
غذایی که ییبو براش سفارش داده بود رو گرم کرد و مشغول خوردنش شد. ییبو متوجه حضور جان توی آشپزخونه شده بود. باید باهاش صحبت میکرد؛ اما منتظر موند تا غذا خوردن مرد تموم بشه.
زمانی که دیگه صدای برخورد قاشق با بشقاب به گوشش نخورد، از روی مبل بلند شد و به سمت آشپزخونه رفت. به چارچوب تکیه داد و به جانی که با انگشتش روی میز خطوط فرضی میکشید، خیره شد. شروع به حرف زدن کرد:
قضیه این قرصها چیه؟
جان نگاهش رو به ییبو داد و گفت:
قضیهای نداره.
و بعد از روی صندلی بلند شد و از آشپزخونه بیرون رفت. قصد رفتن به اتاق رو داشت که ییبو سریعتر پیشقدم شد و قبل از بسته شدن دَر دست مرد رو گرفت:
جان نمیتونی با گفتن هیچی فرار کنی. اونا چه قرصهایی هستند که بعد از مصرف تورو به اون وضع انداختند؟
جان چیزی نگفت. توان صحبت کردن نداشت و فقط به چشمهای ییبو خیره شد. ییبو وقتی متوجه نگاه خیره جان شد، جلوتر رفت. دستش رو رها کرد و این بار صورتش رو قاب گرفت:
میدونم قرار نیست چیزی شبیه به گذشتهها بشه؛ اما حداقل بهم بگو چی انقدر اذیتت کرده که از اون داروها مصرف میکنی؟
جان بدون اینکه اختیاری روی حرکاتش داشته باشه، دست ییبو که روی گونهش بود رو گرفت و محکم فشرد و بعد با صدای آرومی گفت:
میشه بذاری برای بعد؟ حالم خوب نیست.
ییبو چیزی نگفت. کمی به چشمهای جان خیره موند و بعد ازش فاصله گرفت. سرش رو تکون داد و گفت:
خوب استراحت کن!
به سمت اتاق حرکت کرد. وقتی جان نمیخواست صحبت کنه، اجبار فایدهای نداشت. دلش میخواست یک دوش بگیره تا کمی حال و هواش بهتر بشه؛ برای همین بعد از برداشتن حوله و لباسهاش به سمت حموم حرکت کرد. برخورد قطرههای آب با پوستش حالش رو بهتر میکرد. طوری که بعد از گذشت یک ساعت از حموم بیرون اومد.
بدون اینکه موهاش رو خشک کنه، روی مبل نشست. حوصله هیچ کاری رو نداشت. میتونست متوجه نگاه سنگین جان روی خودش بشه؛ اما سعی کرد نگاهش نکنه. ولی انگار فایدهای نداشت؛ چون صدای جان توش گوشش پیچید:
بیا اتاق!
ییبو نمیدونست جان چیکارش داره. همین باعث شد کمی استرس بگیره. با این وجود از روی مبل بلند شد و وارد اتاق جان شد. جان با دیدن ییبو به صندلی اشاره و گفت:
YOU ARE READING
𝑊ℎ𝑒𝑛 𝑌𝑜𝑢 𝐿𝑒𝑓𝑡 𝑀𝑒
Hayran Kurguنام فیک: وقتی ترکم کردی تعداد پارتها: ۳۲ (کاملشده) نوبت آپ: سه شنبهها ژانر: ریللایف، عاشقانه، غمگین تایپ: ورس _________________ 🏮𝑾𝒉𝒆𝒏 𝒀𝒐𝒖 𝑳𝒆𝒇𝒕 𝑴𝒆🏮 در فراز و نشیب به دست آوردن خواستههایم، من تو را از دست دادم... ...