Note 24📝

200 27 26
                                    

November 15, 2016

اون روز بعد از این‌که با دیانا صبحونه ای که آماده کردم رو خوردیم. کنارِ همدیگه روی مبل نشستیم. تلویزیون جلوی صورت‌مون بود و همون‌طور که یه لیوان چای گرم توی دست هامون بود کی دراما نگاه می‌کردیم.

پتویی که روی خودمون انداخته بودم رو بالاتر کشیدم که یکدفعه ای صدای خنده‌ی اون بلند شد. صورتم رو بلند کردم و صفحه نگاه کردم.

کی درامایی که نگاه می‌کردیم دقیقا شبیه داستان من و این دختر بود. در مورد دو تا همکلاسی بود که یکی‌شون قلدری اون‌یکی رو می‌کرد، و پسری که دختر قلدره عاشقشه در اصل عاشق اون یکی دختره‌ست.

صحنه ای که دیانا بهش می‌خندید همونی بود که قلدره کیکش رو توی صورت اون یکی دختره مالیده بود.

اخم کردم " این کجاش خنده داره؟ این قلدریه"

دیانا نیشخند زد " نه وقتی خودت قلدره باشی"

همون لحظه پام رو پایین آوردم و محکم روی پای این زنیکه فشار دادم.

جیغ زد " آی جنی!"

لبخند زدم و اداش رو درآوردم " نه وقتی قلدره باشی"

با دیدن صدای مسخره ام که سعی داشت ادای اون رو دربیاره به زیر خنده زد. به من چه اون صدای خیلی نازکی داره!.

خودم هم لبخند زدم و یه قلپ از چای گرمِ توی دست هام خوردم.

" من و تو دوستای خوبی می‌شیم دیانا"

برگشت بهم نگاه کرد و لبخند با معنایی بهم تحویل داد " منم همین‌طور فکر می‌کنم"

و مستقیما ادامه داد " اما من دارم می‌رم"

با سرگشتگی و تعجب لیوان رو پایین دادم " منظورت چیه؟"

آهی کشید و با دسته‌ی لیوان بازی کرد، کی‌دراما هنوز داشت جلوی ما پخش می‌شد" خب امسال دیگه دانشگاهم تموم می‌شه"

دوباره اخم کردم، نمی‌دونم چرا با فکرِ این‌که اون رو دیگه نمی‌بینم ناراحت شدم" اما پس چرا اومدی کره درس بخونی؟ اگه قراره همین‌طور بعدش برگردی؟"

سر تکون داد " تو واقعا باهوشی، آره برمی‌گردم آمریکا. راستش خیلی دوست داشتم بمونم و اومدم که کلا این‌جا زندگی کنم. از وقتی بچه بودم عاشق کی‌دراما و کی‌پاپ و کلا افراد این‌جا بودم. همیشه احساس می‌کردم با بچه‌ها و فرهنگ اون‌جا نمی‌سازم. نیویورک برای من یه شهر پر از خاطرات بد بود جنی، به هرجا نگاه می‌کردم بهم شوک وارد می‌شد "

یه قلپ از چای خورد و ادامه داد" و خب من خانواده مادریم کره ای هستن، از بچگی مامان بزرگم بهم زبون این‌جا رو یاد داد. وقتی از دبیرستان فارغ التحصیل شدم گفتم، چرا نیام سئول زندگی کنم؟ مطمئنم برای شروع جدید خیلی خوبه و بالاخره به رویاهای بچگیم می‌رسم "

Jennie's Notes ( A JENLISA FANFICTION)Where stories live. Discover now