هیچ راه فراری وجود نداره

278 51 8
                                    

با احساس خیسی چشم هاشو باز کرد و به جونگ کوکی که پارچ آب رو روی بدنش خالی می کرد مواجه شد
_فراموش کردی ساعت بزاری روی زنگ هوم؟ بدن نحستو جمع کن و پاشو برو سرکار
چشم هاشو توی حدقه چرخوند و سعی کرد جونگکوک دور کنه
+نیازی نیست امروز حالم خوب نیست

_حالت خوب نیست؟؟جدی فکر می کنی اهمیت میدم؟ امروز جلسه ی خیلی مهمی داریم اگر نمی خوای بیای از سهام و شرکت دست بکش گرفتی؟!

+بیخیالم شو جونگ کوک 

_تا ده میشمارم اگر  بلند نشدی حالتو از اینی که هستی بدتر می کنم ! ۱...۲...
سریع از روی کاناپه بلند شد و ناله ای کرد جونگکوک رو کنار زد و وارد دستشویی شد
توی آینه نگاهی به قیافه ی خودش انداخت
همه جاش کبود بود
باید با این کبودی ها میرفت ؟
هنوز هم تماس هوسوک روی دلش سنگینی می کرد
شیر آب رو باز کرد و صورتش آب زد
دوباره به خودش توی آینه زل زد
+هیچ راه فراری وجود نداره جیمین ادامه بده!

بعد از آماده شدن جونگ کوک رو صدا زد اما اون خیلی وقت پیش رفته بود
و حالا جیمین مجبور بود تا تاکسی بگیره
+لعنت به تو جئون جونگ کوک
با عجله خودش رو به خیابون رسوند
سوار تاکسی شد و به پنجره ی ماشین تکیه داد
با خودش تمرین کرد که بتونه قشنگ ترین لبخند هارو توی جلسات بزنه
جیمین توی اینکار حرفه ای بود
بعد از رسیدن به شرکت همه بهش احترام میذاشتن و برخی هم راجب صورت کبودی غیبت می کرد
سوار آسانسور شد
؟اوه آقای پارک!

+سلام آقای کانگ

؟حالتون چطوره بابت ازدواجتون تبریک میگم

+متشکرم

؟چه بلایی سر صورتتون اومده؟

+تصادف کردم

؟تصادف؟الان حالتون چطوره؟

+خوبم نگران نباشین
چه دلیل خوبی برای کبودی های صورتش انتخاب کرد
حداقل منطقی به نظر می رسید
وارد جلسه شد
جونگ کوک از قبل اونجا منتظر بود بهش اشاره کرد که کنارش بشینه اونم بدون هیچ چون و چرایی کنار جونگ کوک نشست
؟آقای جئون حال اقای پارک خوب بنظر نمیرسه نکنه خدایی نکرده دعوایی بین زوجین پیش اومده؟
شین جیسونگ پیرمرد سرمایه دار و بزرگترین رقیب جونگ کوک به حساب میومد بارها سعی کرده بود که با ساختن شایعات مسخره درباره ی جونگ کوک اونو توی دردسر بندازه اما موفق نشد
حالا هم برای بهم ریختن اوضاع جلسه با پوزخند های پاک نشدنی اش به جونگ کوک تیکه انداخت
_البته که نه این....

+تصادف کردم آقای شین
جیمین وسط حرف جونگ کوک پرید
؟تصادف اونم روز های اوایل ازدواج یکم عجیب نیست اقایون؟

𝗠𝗿. 𝗣𝗮𝗿𝗸'𝘀 𝗴𝗿𝘂𝗺𝗽𝘆 𝗵𝘂𝘀𝗯𝗮𝗻𝗱|𝗞𝗼𝗼𝗸𝗺𝗶𝗻Tempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang