چهارمین برد

247 24 33
                                    

بخش بیستم: چهارمین برد

امشب چهار برد به اسمم ثبت شد؛ اما آخریش تا ابد توی قلبم موندگار شد.

******************

ییبو نمی‌دونست چرا؛ اما شدیداً استرس داشت. طوری که تا قبل از رسیدن مهمون‌ها مشغول خوردن ناخنش شد. جان با دیدن این وضعیت دست ییبو رو گرفت و گفت: 

انقدر ناخن‌هاتو نخور، کار کثیفیه. 

ییبو چیزی نگفت و فقط منتظر موند. جان به وضوح می‌تونست متوجه استرس وجود پسر بشه؛ ولی دلیلش رو نمی‌دونست. دست پسر رو محکم گرفت و انقدر به چشم‌هاش خیره شد تا شروع به صحبت کنه. ییبو دست جان رو به محکمی فشرد و گفت: 

من فقط دلم نمیخوام چیزی باعث عصبانیت یا ناراحتیت بشه. 

جان به مبل تکیه داد و گفت: 

اگه اون شیلنگ نخواد هی بهت نگاه کنه و یا تُو دست فرد دیگه‌ای رو به من ترجیح ندی، من کاملاً حالم خوبه. 

ییبو برای چند لحظه به جان نگاه کرد و چیزی نگفت. بعد از مدتی نگاهش رو از مرد گرفت و گفت: 

تو اگه نخوای حرف‌های نامربوط بهم بزنی، مطمئن باش گرفتن دست‌هات همیشه تو اولویت هست. 

جان قصد جواب دادن داشت؛ اما با شنیدن صدای زنگ، چیزی نگفت. همراه با ییبو بلند شد و پشت سر پسر راه افتاد. ییبو وقتی دَر رو باز کرد با چهره خندان ییشوان روبه‌رو شد؛ طوری که ناخودآگاه لبخندی روی لب‌هاش نشست. 

ییشوان به عادت همیشگی موهای ییبو رو بهم ریخت و حالش رو پرسید؛ اما با دیدن شیائو جان لبخند از روی لب‌هاش کنار رفت. همه اعضای یونیک به همین شکل بودند. توقع دیدن جان رو نداشتند؛ مخصوصاً با اتفاقاتی که افتاده بود. ییشوان زودتر از همه به خودش اومد، جلوتر رفت و گفت: 

فکر نمیکردم اینجا ببینمت، متاسفم اگه مزاحم شدیم. 

جان سعی کرد در مودبانه‌ترین حالت ممکن جواب بده: 

نه، مشکلی نیست. ییبو فقط باید استراحت میکرد. 

ییبو سریع گفت: 

چرا حالا اینجا وایستادید، مگه برای تولد من نیومدید؟ بریم دیگه. 

جان نگاهی به ییبو انداخت و بعد کنار رفت تا مهمون‌ها بتونند به سمت پذیرایی برن. وقتی روی مبل نشستند، سونگجو کیک تولد رو روبه‌روی ییبو گذاشت و با لبخند گفت: 

میدونم همیشه اولین کیک تولدت رو ما برات می‌خریدیم؛ اما امسال هم تو و هم ما خیلی سرمون شلوغ بود. امیدوارم مارو ببخشی. 

ییبو با لبخند نگاهی به طرح کیک تولد انداخت که شبیه یک شیر بود: 

اینطوری نگو گاگا، همین که تونستید بیاید، خودش کلی ارزش داره. امسال اولین کیک رو برام جان خرید. 

𝑊ℎ𝑒𝑛 𝑌𝑜𝑢 𝐿𝑒𝑓𝑡 𝑀𝑒Where stories live. Discover now