part 20

1.4K 241 40
                                    

گوشه‌های لبش تکون خورد، بعد به آرومی بیرون کشید و روی تخت کنارم ولو شد و انگار که می‌خواست بغلم کنه دستشو به سمتم آورد. وحشت کردم، بلند شدم نشستم و از تخت کنار رفتم. اگه الان بغلم می‌کرد، اگر طوری رفتار می‌کرد که انگار یه زوج واقعی بودیم و به هم اهمیت می‌دادیم ، عقلمو از دست می‌دادم.

به سمت دستشویی رفتم و به خودمم زحمت ندادم که تنمو بپوشونم. یونگی قبلش هم همه بدنمو دیده بود، و من این حس رضایت رو بهش نمی‌دادم که فکر کنه از لخت شدن مقابلش خجالت می‌کشم. نشنیدم که دنبالم بیاد اما یهو دستمو گرفت و مانع از ناپدید شدنم تو محیط امن دستشویی شد. چشم‌هامون به هم دوخته شد. و کمی بعد بوی رایحه پشیمونی الفا بلند شد . جودی که انگار توله گرگ آلفا ساعتها زیر بارون خیس شده باشه.

" نباید اینقدر سخت باهات رفتار می‌کردم، ولی تو بلدی چطوری احساساتمو تحریک کنی، جیمین. بهت صدمه زدم؟"

نگرانی، دوباره پیداش شد. لعنت بهش. چرا نمی‌تونست جوری رفتار نکنه که انگار یه آدم معمولیه؟ واقعاً فکر می‌کرد این کارها باعث می شه فراموش کنم که اون واقعاً چیه و کیه؟

" وانمود نکن خوشت نیومده آلفا "

" نمی‌کنم. من هر ثانیه لعنتی‌شو دوست داشتم. مدت‌ها منتظر این لحظه بودم. موقعی که دنبالت می‌کردم تقریباً هر لحظه بیداریمو صرف این تصور می‌کردم که بدن گرمتو زیر خودم داشته باشم. اما تو تصورم تو اسممو ناله می‌کردی و چندبار ارگاسم‌ می‌شدی. قطعاً درد نداشتی."

حرومزاده‌ی مغرور.

" به تصور کردنت ادامه بده. چون این اتفاق نمیفته."

خودشو به چهارچوب در رسوند و بین بازوهاش گرفتارم کرد.

" بدن و گرگت به من واکنش نشون داد، جیمین، حتی اگه خودت نخوای اعتراف کنی. دفعه بعد که بکنمت ارضا هم می‌شی، بهم اعتماد کن."

" این کاملا طبیعیه که امگا ها بعد از مارک شدن زیر سلطه الفا شون برن ، وگرنه چی باعث شد فکر کنی بدنم به تو واکنش نشون داده ؟ شاید من داشتم تصور می‌کردم با کس دیگه‌ای‌ام. ذهن ابزار قدرتمندیه."

سعی کردم از زیر بغلش رد بشم ولی به چهارچوب در چسبوندتم. ادامه دادم:

" شاید تصور می‌کردم سیده که داره منو می‌کنه نه تو."

یونگی حتی پلک هم نزد. یک کلمه از حرف‌هامو باور نمی‌کرد. لعنت بهش!

" اگه واقعاً می‌خواستی سید اولین نفرت باشه، می‌ذاشتی بکنتت. پس چرا نذاشتی؟"

" چون تو کشتیش!"

لبخند زد.

" ما هر دومون می‌دونیم که این دلیلش نیست، ولی بیا وانمود کنیم چیزی که می‌گی واقعیت داره. پس خوشحالم که مرده. اون ترسو لایق این امتیاز نبود. "

𝐋𝐢𝐦𝐢𝐭𝐞𝐝 𝐛𝐲 𝐇𝐀𝐓𝐑𝐄𝐃 {yoonmin}Donde viven las historias. Descúbrelo ahora