Ọkara efu | ( آکانه) | VKOOKV

پیوند کامل شد

سلام
امیدوارم روز خوبی برات بوده باشه
خوشحالم که نگاه زیبات روی فیک منه امیدوارم دوسش داشته باشی✨️
برای حمایت از من ووت بده لطفا
به کاور توجه کنین تا یک خلاصه از اتفاقات داخل این پارت بفهمین

________________________________

جین کاملا متوجه حساسیت تهیونگ روی جونگ کوک شده بود ولی چون این چند روز نبود اصلا نمیدونست چرا باید کیم تهیونگ انقدر عصبی و مالکانه جونگ کوکو خطاب کنه
برای جلوگیری از درگیری از جونگ کوک فاصله گرفت
صداشو صاف کرد و سرشو خم

_متاسفم الفا اگه خلوتتونو بهم زدم، من فقط نگران حال شما بودم

البته که متاسف نبود و همینطور نگران
فقط محض اینکه ببینه اون کیم فاکینگ تهیونگ مغرور چجوری زمین گیر شده اومده بود

نه نه اشتباه متوجه نشین،اون هیچ خصومت شخصی ای با الفای پکی که قرار بود توش زندگی کنه نداشت
فقط محض سرگرمی بود کارش

تهیونگ نگاه سرد و عصبیشو به جونگ کوک انداخت که با دیدن جین بدو بدو ازش فاصله گرفته و کارشو انجام نداده بود

جونگ کوک گیج شده از نگاه تهیونگ سرشو خم کرد و با چشمای درشت مشکیش زل زد به تهیونگ و سوالی نگاهش کرد

_بیا اینجا جئون

جونگ کوک با شنیدن صدای تهیونگ دوباره یک ابروشو بالا داد و بهش نزدیک شد

تهیونگ خیره با چشمای نقره ایش به کوک نگاه میکرد و خطاب به جین گفت که از اتاق بره بیرون

_نباید منو منتظر بذاری بیب،من ادم کم صبریم

و با چشماش به گردنش اشاره کرد

جونگ کوک باورش نمیشد انقدر سریع همه چی اتفاق افتاده
نمیدونست در حال حاضر کدوم کار درسته
ولی میدونست که میخواد کیم تهیونگ بهش اعتماد کنه
شاید برای همین پیشنهاد مارک متقابلو داد
اون میخواست از تموم ریز و درشت افکار و احساسات جونگ کوک سر دربیاره

جونگ کوک میدونست که گرگ اون بقدری قدرتمنده که با وجود باند و پیوندشون باز هم اگر خود تهیونگ نخواد چیزی از افکارشو جونگ کوک متوجه نمیشه
این عصبی و ناراحتش میکرد ولی باید به یک نحوی اعتماد اون انیگمای مافیا رو جلب میکرد

نگاه خیره تهیونگ همچنان روی جونگ کوک بود
کوک نفس عمیقی کشید و به سمت تهیونگ قدم برداشت و نزدیکش شد

دوباره ارتباطشو با گرگش برقرار کرد و سعی کرد جا به جا بشه

دندونای نیشش دراومد و چشماش به رنگ سرخ
سرشو فرو کرد تو گردن تهیونگ