کابوس

125 26 18
                                    

بخش بیست و یکم: کابوس

برای اولین بار کنارمی تا از ترس کابوس‌هام، توی آغوشت پنهون بشم.

******************

غذا نخوردن‌های جان بیش از اندازه عصبانیش کرده بود. مرد اصرار داشت که اضافه وزن داره؛ چیزی که ییبو کاملاً مخالفش بود. شاید با قهر کردن می‌تونست نظر جان رو تغییر بده؛ برای همین هرچقدر مرد صداش میزد، جوابش رو نمی‌داد. 

جان از بی‌محلی ییبو کفری شده بود. پشت سر پسر ایستاد و این بار ترجیح داد با اسم دیگه‌ای صداش بزنه: 

هی لان‌جان! باهام حرف بزن، نگاهم کن.

و همین حرف باعث عصبانیت بیشتر پسر شد. ییبو فقط ییبو بود و دوست داشت فریاد بزنه و این حرف رو به جان بگه. جان محکم دست ییبو رو کشید و دوباره گفت: 

هی لان‌جان با توام. اصلاً منم باهات حرفی ندارم. 

ییبو به سمت مرد برگشت و جان با لبخند شیطنت‌آمیز گفت:

نگاهم کردی. 

و بعد از گفتن این حرف از ییبو رو برگردوند. ییبو در حالی که دنبال جان راه افتاده بود، با دلخوری گفت:

من خودم اسم دارم و اگه یک بار دیگه لان‌جان صدام بزنی، جوابت رو نمیدم. 

جان راضی بود از اینکه تونسته حرص پسر رو در بیاره. همیشه همینطور بود. از اینکه حسادت پسر رو برمی‌انگیخت، لذت میبرد و حالا یکی از اون لحظات بود. ییبو روبه‌روی جان ایستاد و گفت: 

تو واقعاً هیچ اضافه وزنی نداری؛ نمیدونم چرا انقدر به لاغر شدن اصرار داری. طوری زندگی کن که خودت علاقه داری و به حرف‌هایی که هیترها از روی کمبودهاشون بهت میزنند، توجه نشون نده. 

جان سری تکون داد و گفت: 

میل ندارم ییبو. 

ییبو ناامید از حرف زدن با جان به سمت استفش رفت. اگه قرار بود به حرف‌های مرد گوش بده، مطمئن بود که باید شاهد نابودیش باشه. هرچند خودش از تنقلات خوشش نمیومد؛ اما ترجیح میداد تمام پولی که داره رو برای این چیزها بده و تنها دلیلش یک چیز بود: جان بی‌نهایت عاشق تنقلات بود. 

برای همین از استف خواست تا بیسکویت محبوب جان رو براش بخره. قصد داشت تا زمانی که بسکوییت به دستش نرسیده، با جان روبه‌رو نشه؛ اما صدای مرد رو از پشت سرش شنید:

وانگ لائوشی. 

ییبو نفس عمیقی کشید، به سمت جان برگشت و گفت: 

تو دایره‌المعارف ذهنت، اسم ییبو تعریف نشده؟

دوباره لب‌های جان رنگ شیطنت به خودش گرفت: 

مشکلی هست وانگ لائوشی؟

ییبو نفس عمیقی کشید و جوابی نداد. پشتش رو به جان کرد؛ ولی با شنیدن حرف بعدی مرد، احساس میکرد قابلیت کشتنش رو داره: 

𝑊ℎ𝑒𝑛 𝑌𝑜𝑢 𝐿𝑒𝑓𝑡 𝑀𝑒Where stories live. Discover now