هشدار⚠️این پارت حاوی صحنه های خشن می باشد.
با حالت خسته و وارفتهای شونه هاشون رو به هم تکیه زده بودن و به نوبت از ظرف حاوی تخمه افتابگردون مقابلشون برمیداشتن و به قاب تلویزیون زل زده بودن. بازی فوتبال روند کسل کننده و بی نتیجه ای رو طی میکرد و در عوض شنیدن صدای پرشور گزارشگر و تماشاچی ها، فقط صدای شکستن تخمه هاشون به گوش میرسید. هوسوک کلافه نفسش رو بیرون فرستاد و با برداشتن کنترل کانال اخبار رو انتخاب کرد.
-هی دقیقه 80 بود!
جین متعجب از تغییر ناگهانی کانال گفت و از گوشه چشم به هوسوک نگاه کرد.
-الان جدی هستی؟ چرا باید 10 دقیقه دیگه از عمرمو هدر بدم؟
-تا همین الان داشتی نگاه میکرد-
حرفش با قرار گرفتن دست هوسوک روی دهنش نیمه تموم موند؛ مرد کوچیکتر با اخم ظریفی روی خبری که توسط خبرنگار ذکر میشد تمرکز کرده بود و هر لحظه گره بین ابرو هاش کور تر میشد.
"در چند هفته اخیر موارد زیادی از سرقت و مفقود شدن بانوان جوان در محله گانگنام به پلیس گزارش شده که تا به حال هیچ اثری از اونها پیدا نشده. از شهروندان عزیز درخواست میشود که با احتیاط بیشتری در این محله رفت و امد کنند و در صورت مشاهده مورد مشکوک با اداره پلیس تماس بگیرند!"
هوسوک پیشونیش رو خاروند و نفس عمیقی کشید و به سمت جین برگشت.
-بیا اخرین ماموریتمون پیدا کردن این دخترا باشه!
جین با اخم سری به نشونه تایید تکون داد و بدون اتلاف وقت و سریع به سمت اتاقش رفت و بعد از شکوندن قلنج انگشت هاش پشت سیستم نشست و شروع به کار کرد.
بعد از چند دقیقه انتظار حالا وارد ارشیو کل دوربین های محله گانگنام شده بود. دقیق نمیدونست باید از چه زمانی شروع به بازبینی فیلم ها کنه پس با صدای بلندی هوسوک رو صدا زد. وقتی مرد رو توی چهارچوب در دید لب زد:
-من دقیق نمیدونم از کجا باید شروع کنم نظر تو چیه؟!
هوسوک چهره متفکری به خودش گرفت و کنار جین نشست. نامطمئن به بازه های زمانی روی صفحه نگاه کرد و گفت:
-یک هفته پیش خوبه؟ اینم یادت نره گانگنام همیشه خیلی شلوغه پس سعی کن ساعت هایی مثل ۳ تا ۵ صبح رو چک کنی! به سوبین میگم بیاد کمکت.
جین که طبق عادت در تمرکز و سکوت فرو رفته بود، بیصدا سری تکون داد و شروع به دیدن تک تک فیلم ها کرد. مدتی بعد سوبین هم به کمکش اومد و حالا هر دو با دقت زیادی درحال چک کردن فیلم ها بودن.
از روی صندلی بلند شد و به دست هاش رو بالا برد به کمرش قوس داد تا خستگی و درد زیادی که توی بدنش بود از بین بره اما فایدهای نداشت.
VOCÊ ESTÁ LENDO
FLORICIDE | SOPE
Fanfic༺Floricide🥀 ┊Genre:Criminal, Angst, Romance, Smut ┊Couple: Sope, Vkook ┊Writer: Shinrai _هیچکاری نتونستم بکنم، چیکار میکردم؟ خب دوستم نداشت، به قول خودش اونقدراهم احمق نبود که یکی مثل من رو دوست داشته باشه. و بعد اون رفت. طوری رفت که من ارزو کرد...