خبر رسوایی که به بار اومده بود ، خیلی زود همه جا پخش شده بود .میونگ هی نه تنها دختر یکی از اعضای هیئت مدیره دانشگاه بود بلکه دختر یکی از موفق ترین مرد های سئول هم بود .
اتفاقی که برای دختر افتاد ، برای پدر ومادرش هم
چالش برانگیز بود .اوضاع از کنترل خارج شده بود ....
خانواده میونگ هی سر زبون ها افتاده بودند و اعتراف خود دختر به کاری که کرده بود مرکز توجه رسوایی به بار اومده شده بود .
میونگ هی سریعا برای بازجویی با جزئیات بیشتر احضار شد و ویدیو های خجالت آورش از پارتی دانشگاه بیرون اومده بود و همه درحال مسخره کردن دختر بودند .
وقتی که تانا اعتراف میونگ هی رو درمورد کاری که با پسرش کرده بود رو فهمید ، به سرعت از دختر شکایت کرد و پرونده ساخت و در آخر میونگ هی به جرم قتل دستگیر شد .
حتی اگه از طرف دادگاه هم عفو میشد ؛ در نهایت میتونست به حبس ابد و بدون شرط آزادی محکوم بشه .
همین اتفاق برای دانشجوهایی که جونگکوک رو اذیت کردند هم افتاد و محکوم به حبس شدند.
البته که دو نفر از اونها به کما رفته بودند و سه نفر بعدی هم فعلا به هوش نیومده بودند اما باید تاوان کاری که کرده بودند رو پس میدادند .هیچ راه فراری از کاری که کرده بودند نیست چونکه تانا با انداختن اونها به زندان نمیزاره راه فراری وجود داشته باشه .
همینطور دانشگاه هم به دلیل مسئولین فاسد ک کلاه بردار فورا تعطیل شد .
تمامی مدیران اصلی مورد بازجویی پلیس قرار گرفتند و بعد از ادعای بی گناهی شون به ده سال حبس به خاطر کلاه برداری محکوم میشدند و بابت فساد مالی و شَیادی جریمه باید پرداخت میکردند .
دانشگاه به احتمال زیاد برای همیشه تعطیل میشد چونکه کیم جونسو ، مدیر و موسس دانشگاه کیم تحمل این رو نداشت که کارمند های زیر دستش بعد از این همه فساد و گندکاری ادعای بی گناهی کنند و به مقام قبلی شون به دانشگاه برگردند .
مدیر کیم اصلا خبر نداشت که کارمند هاش پشت سرش چه کارایی میکردند و فقط از قضیه جونگکوک باخبر بود
نه مشکلات و کلاه برداری های زیر دست هاش !..._ ممنونم بابت همکاریت جونسو
از اینکه داوطلب شدی تا پرونده موکلم رو امضا کنی تا به عدالتی که میخواد برسه
واقعا ممنونممینسوک ، پدر جیمین و وکیل تانا گفت .
+ لطفا از طرف من از خانم جئون به خاطر رفتار کارمند هام خالصانه معذرت خواهی کن
من میخوام که کمکتون کنم و اگه لازم باشه کپی ویدیو های دورین مداربسته دانشگاه رو هم میدم_ حتما بهش میگم ممنونم به خاطر درک کردن شرایط
میدونم که تصمیم تعطیلی دانشگاه برای همیشه برات سخته چونکه تو اون دانشگاه رو تاسیس کردی
YOU ARE READING
Because Of You (Vk Translated Fiction)
Fanfictionزندگی کردن توی جامعه ی قضاوت گر بدترین چیز هستش... مردم به راحتی به بدی های از جانب تو توجه میکنند اما وقتی کار خوبی براشون انجام بدی از بدی هات چشم پوشی میکنند قلدری شدن فقط بخاطر اینکه اونها فکر می کنند زشتی و یا هر چیز دیگه ای خیلی وحشتناکه و...