1

257 46 12
                                    

با ورودش به خونه بوی سیگار رو حس کرد.
اون بوی تند و تیز انگار عصب بویاییش رو به فاک می داد.
جیمین همیشه سر این موضوع با همسرش اختلاف داشت و مثل اینکه تذکراتش به اون زن نتیجه‌ای نداشت.

با اعصابی خراب کیف سامسونتش رو کنار در خونه پرت کرد و با وارد شدنش به پذیرایی زن رو دید که گوشی به دست صحبت می‌کنه و با ناز می‌خنده و همزمان به سیگار گرون قیمتش پک می‌زنه.

اون زن حتی با تاریک شدن هوا هم چراغ‌ها رو روشن نکرده بود و پرده‌ها هم هنوز کشیده نشده بودن.

آهی کشید و کراواتش رو که از صبح مثل مار دور گردنش بود و بهش حس خفگی می‌داد رو باز کرد.

زن با حس حضور جیمین تلفنش رو قطع کرد و سعی کرد سیگار رو پشتش قایم کنه و دستپاچه لبخندی بهش زد.

_ حتی اگه قایمشم کنی، بو و دودش لوت میده!

جیمین با پوزخند گفت و دست به جیب به حماقت زن خیره شد.

هه جین سعی کرد خودش رو توجیه کنه.

_ خ..خب خیلی وقت بود نکشیده بودم.

جیمین کلافه، شقیقه‌هاش رو ماساژ داد و سعی کرد با کشیدن نفس عمیق خودش رو آروم کنه اما هوای اتاق بوی گند سیگار می‌داد و سردردش رو تشدید می‌کرد.

_ تو به منِ لعنت شده قول دادی دیگه نمی‌کشی.

هه جین ابروهای نازکش رو بهم نزدیک کرد و اخم خفیفی به چهره نشوند.

_ من نمی‌تونم به یک باره ترکش کنم جیمین.

جیمین احساس خفگی می‌کرد و همین کلافه‌ترش کرده بود و داشت عصبی می‌شد.

_ این شاید بیستمین باریه که داریم سر سیگار کشیدنت بحث می‌کنیم هه جین؛ چرا تمومش نمی‌کنی؟

زن با تمسخر پوزخندی زد و بی‌توجه به حال خراب همسرش پوک آخر رو به سیگارش زد و اون رو توی جا سیگاری پری که لبه‌ی پنجره بود، خاموش کرد.

_ نمی‌فهمم چرا انقدر پاستوریزه‌ای جیمین!
مردهای دیگه همشون سیگارین و حتی تو یه روز یه پاکت می‌کشن ولی تو چی؟ حتی با بوشم سردرد می‌گیری. تو واقعاً مثل یه پسربچه‌ی لوسی!

جیمین با حس تیر کشیدن وحشتناک سردردش چشم‌های سرخش رو لحظه‌ای بست و بعد، باز کرد و به زن خیره شد

_ مردهای دیگه؟ اون‌ها کین؟ چرا نمیری پاهای هرزتو برای همون مردها باز کنی؟!

این حرف جیمین مثل جرقه‌ای برای هه جین بود.
پس با صدای نازکش جیغ زد:

_ داری میگی من هرزم؟ آره؟

جیمین واقعاً حس می‌کرد نورون‌های مغزیش بعد از شنیدن صدای زن توی سرش در حال جیغ کشیدنن!
دردش لحظه به لحظه بیشتر می‌شد پس برای اوج نگرفتن دعوا به سمت در خونه برگشت ولی هه جین بدتر از قبل جیغ زد:

I killed my WifeWhere stories live. Discover now