صدای ضربه های پی در پی سالن گوشمو نوازش میکرد
دیدن مردهای که روی بوکسرهای مختلف شرط بسته بودن
بعضی ها از شدت خوشحالی تو پوست خودشون نمی گنجیدن
بعضی ها از عصبانیت به استیپر های در حال رقص طعنه میزدن تا خودشونو اروم کنن
چن وقتی میشه به این کلاب میام
کلاب بوکسینگ که درست چندخیابون پایین تر از خونمون رو روبروی مغازه ی مشروب فروشی پدرم هست
از بچگی به بوکس علاقه داشتم
برعکس کارن خواهرم که انگار روهایشو توی کارتن باربی ها میدید
فضای کلاب دوست داشتنی بود
بوکسر های هیکلی که از سراسر شهر میومدن تا توی قفس برای زنده موندن تلاش کنن
بوی چرم کیسه بوکس های گرون و عطر تلخی که تماشچیای پولدار به خودشون میزدنن ، اینجا رو برای من خاص کرده بود
توی کلاب جای مخصوص خودمو داشتم
یه جای دنج و تاریک و کمتر کسی حتی بهش نگاه میکنه ولی میتونم بدون اینکه نظر مردای شهوتی اینجارو جلب کنم مسابقه هارو تماشا کنم
روزای اولی که اینجا بودم سعی کردم یکیو پیدا کنم که بهم اموزش بده ولی خب نتیجش این بود که به سختی از زیر دیک شق شده اش بیرون اومدم از اون موقع قید مربی پیدا کردنو برای خودم زدم
به ساعتم نگاه کردم
۱۲ شب رو نشون میداد
معنیش این میشه که باید کم کم به سمت خونه راه بیوفتم
برای مطمئن شدن از ظاهرم سمت دستشویی کلاب رفتم
مشغول مرتب کردن پالتوم بودم که صدای دعوای دو نفر نظرمو جلب کرد
دستمو روی دهنم نگه داشتم تا صدایی ازم بیرون نیاد
_هی مالیک مگه با تو نیستم چه غلطی داری میکنی
رئیس پولشو میخواد. اگه تا اخر هفته جورش نکنی
مجبورم میکنی راهای دیگه رو امتحان کنم
صدای خسته ای غرید:
_چطوری فاکینگ ۵ هزار دلارو تا اخر هفته جور کنم
_اون مشکل خودته وقتی داشتی فلاکاشو(یک نوع مواد مخدر) میروختی باید فکر اینجاشو میکردی
_حرومزاده خودتون ازم دزدیدنش
_من که فک نمیکنم اینجوری باشه مالیک . اگه خیلی مشکل با جور کردن پول داری میتونی توی مسابقه فردا روی فِرِد ببازیی ،شرط بندیی فوق العاده که کم کم ۳۰۰۰ تایی ازش در میاد
_چی من عمرا جلوی اون دیک هد نمیبازم
_هر جور میلیته مالیک
از ترس خشکم زده بود اینا کی بودن راجب چی صحبت میکردن
دیگع صدایی نمیشنیدم معنیش این بود که رفته بودن
یکم منتظر موندم تا مطمئن بشم و بعدش از دستشویی بیرون اومدم
تا تمام سرعتی که داشتم از کلاب زدم بیرون
به مغازه پدرم نگاه کردم که بسته بود و کسی توش نبود
حتما رفته خونه
تاکسی گرفتم و به محض رسیدنم به خونه تو اتاقم رفتم
لباسمو دراودم و زیر دوش حرفایی اون دوتامردو مرور کردم
یعنی تو اون کلاب دراگ هم پخش میشه
شرط بندیهاشون کثیف تر از چیزیه که فکر میکردم
شاید دیگه خیلی امن نبود که تنهایی شبارو اونجا بگذرونم
اون مرده که اسمش مالیک بود چرا ندیدم؟ من که دو هفته ای میشد تک تک بوکسرای اونجارو زیر نظر داشتم.....
YOU ARE READING
Fight Club
Romanceبا یه مشت محکم پرتم کرد روی زمین تا به خودم بیام اومد روم و ساعدشو روی گلوم فشار داد _چیشده پرنسس نمیتونی نفس بکشی؟