Part★9

26 8 10
                                    

با کوبیده شدن کمرش به دیوار چشماش رو از درد به هم فشرد.

"فهمیدی جئون اگه توی مسابقه شرکت کنی خونت پای خودته"

انگشتای زبر و زمختش رو زیر چونه جونگکوک گذاشت و سرش رو بالا اورد اما انتظار لبخند روی لبای پسر رو نداشت.
دندون هاش رو بهم سابید و سر جونگکوک رو با شتاب به سمتی هل داد. مشتش رو کنار سرش کوبید و غرید_بهت هشدار دادم

جونگکوک تو چشماش خیر شد و لبخند به لب گفت_کیونگسو تو حرومزاده ای که جز تهدید کردن هیچ گوهی نمیخوره

از زیر دستش بیرون اومد و موهای پسر رو تو چنگش گرفت و به دیواری چند دقیقه پیش بهش تکه داده بود کوبید.
سرش رو خم کرد و کنار گوشش پچ زد_یه حرومی که تنها جایی که بدرد میخوره زیرمه. تهدید بهت نیومده کونی

دستش رو داخل جیبش هل داد و بهش پشت کرد که حرفی شنید اون رو سرجاش خشک کرد_تویی که مادرت پسش زده پس به من نگو حرومی.

برگشت و پیرهنش رو چنگ زد و مشتی رو محکم تو صورتش کوبید_بار دیگه دهنت رو به گوه خوردن باز کردی نبودت رو تضمین شده بدون.مادر اشتراکی کاندوم زاده.

.
.
.
.

با اعصابی داغون داخل حیاط دانشگاه قدم میزد و منتظر یونگی بود.

این موضوع رو به جز یونگی از همه پنهان کرده بود و انتظار می‌رفت رقیبش کیونگسو متقلب ازش باخبر شه و دست رو نقطه ضعفش بزاره.
"اون پسره ی فاکی..."

کم کم داشت صبرش تموم میشد و میخواست یونگی رو ول کنه بره که تنه ای بهش خورد.

با خشم برگشت ببینه کیه که...
انتظار اینو نداشت اصلا نداشت.

تهیونگ نگاهی بهش کرد و خواست به راهش ادامه بده که...

"پسره ی رو مخ"

"پسره رو مخ ؟ هعِ چه گوه خوریا " تهیونگ تکخندی کرد و زبونش رو روی دندون نیش بالاش کشید. برگشت و به پسره اعصبانیه روبه روش نگاه کرد_چی گفتی؟

جونگکوک با نیشخندی بهش نزدیک شد_کری؟

تهیونگ نگاهی به سر تا پاش کرد. یه آدم که فکر میکنه از همه بهتره ،اره اون پسره اعصبانی همینه.

"نه بهت فرصت دادم حرفی که گفتی رو پس بگیری"

جونگکوک خنده ناباوری کرد و به اطرافش نگاه کرد.بعد به سمت تهیونگ برگشت و اروم بهش گفت_مگه تو کی هستی بهم فرصت بدی؟ فقط یه جقی خودپرستی مگه نه؟

تهیونگ دندوناش رو بهم فشرد.
"فقط بیخالش شو اون دنبال دردسره و توهم دردسر رو نمیخوای."

"فقط گمشو"

"ترسوی بدبخت"

تهیونگ چشماش رو بهم فشرد"فقط یه مشت همین".

𝗦𝗵𝗶𝗻𝗶𝗻𝗴 like a star|VkWhere stories live. Discover now