Last Keeper + Season 3 updating 🔰

1. مواد لازم برای شروع یک ماجرا جویی

بچه ها!! دوستاتون تگ کنید! منم فالو کنید! (19 سالگی چه طراحی شخصیتم میزدم 😄)

قسمت اول – مواد لازم برای شروع یک ماجرا جویی

پاسپورتم آماده بود، دیگه نمی تونستم تو کره بمونم. هر لحظه بیشتر حس می کردم به اونجا تعلق ندارم. یه چیزی من رو می کشوند، به علاوه از اینکه کسی سراغم رو نگرفته حس بدی داشتم...

جالب بود تا زمانی که خونه بودم حس می کردم مرکز همه چیز هستم اما حالا بیشتر متوجه می شدم که اونجا جایی برای من نبود.

بهرحال هم چیزی به 18 سالگیم نمونده بود و می تونستم بالاخره تو بیشتر کشورا ها مستقل باشم. تو بانک درحال پر کردن چند تا فرم بودم، می خواستم حسابم رو بین المللی کنم و پول هام رو هم تبدیل کنم. هنوز نمی دونستم کجا می خوام برم، اما رفتنم قطعی بود.

تو همین فکر ها بودم که خیلی زودتر از حد تصورم مقصدی هم جلوی پام قرار گرفت...

یه کاغذ بین فرم هایی که داشتم پر می کردم بود که یه آدرس روش نوشته شده بود و طرف دیگه ش نوشته بود " اطلاعات در مورد خون آشام ها"

به اطراف نگاه کردم. به این فکر می کردم که چطور ممکنه کسی در این مورد بدونه من تمام تحقیقاتم رو کاملا شخصی و تا حد ممکن مخفیانه انجام می دادم. آدرس نوشته شده رو برگه توی کره نبود و همین ماجرا رو خطرناک و مشکوک نشون میداد.

خواستم کاری رو انجام بدم که شاید هر آدم عاقلی باید انجام میداد و برگه را دور بندازم اما علاقم به این قضیه ذهنم رو تسخیر کرده بود. من یه آدم عاقلِ کسل کننده ی عادی نبودم.

من محقق خوناشام یابی بودم که قرار بود یه کتاب بنویسم پس اگه چنین سر نخی رو دنبال نمی کردم بهتر بود برگردم خونه و به همون زندگی کسل کننده ام ادامه بدم. بنابراین به سمت باجه ای رفتم که فرم ها رو گرفته بودم.

فکر کردم شاید مسئول باجه برگه رو بین فرم ها جا سازی کرده بوده باشه و خودش دستی توی قضیه داشته باشه اما اون مرد گفت که چیزی در مورد برگه نمی دونه و از من خواست که برگه رو بهش نشون بدم.

خب به سختی تونستم قانعش کنم که کلا اشتباه کردم و هیچ برگه مشکوکی وجود نداره!! همین مونده بود که تحقیقاتم رو شروع نکرده مهمترین مدرک رو از دست بدم!

این حس جالبی داشت. چیزی که تا به حال تجربه نکرده بودم. به علاوه، هیچ شیلادی اونقدری به خودش زحمت نمیداد که من رو از کره به لُساکا بکشونه.

تصمیمم رو گرفتم که آدرس رو دنبال کنم و به لُساکا برم. من که بهرحال برای یه سفر آماده شده بودم... اینجوری فقط به چند بطری کرم ضد آفتاب و یک یا چند تا بلیط احتیاج داشتم. امیدوار بودم خطوط هوایی کره برای آفریقای جنوی پرواز داشته باشه!!