اول رای بده بعد بخون
*************
وارد سالن شدم چه جمعییییییتی من چجوری سوزی رو پیدا کنم اخه؟همینجور ک چشم مینداختم پیداش کردم و رفتم سمتش وگفتم
_من ک میدونم تو بی معرفتی
_کتی!
_خفه شو
_کتی باور کن من اومدم کارتو بگیرم نوبتمون بیفته جلو همین
_میدونم
میدونستم قصدش این بوده پس خیلی بهش گیر ندادم چون اون قرار نبود شرکت کنه
_راستی داورا کین؟"من پرسیدم" چون تا الان حتی اسم داورارو چک نکرده بودم واقعا محشرم
_بیخیالیااا تو هنوز اسم داورارو نمیدونی؟
_اه اصلا نگو میرم میفهمم
_گشنت نیست؟
_چرا خیلی گشنمه
_این کارتت بگیرش بچسبون به لباست منم میرم یه چیزی میخرم میام
_باشه
حوصلم سر میرفت چون خیلی بوفه شلوغ بود پس پاشدم یه نگاهی ب دور و بر بندازم همینجور رفتم تا نزدیک جایی ک داورا استراحت میکنن شدم ک ناگهان بووووم یه مرد قد بلند خورد بهم و پخش زمین شدم رومو برگردوندم سمتش و خدای من اون!وااااای نه من نمیخوام الان تو این حال ببینمش نه! مرد که نگاهم میکرد گفت
_ اوه حواست کجاست؟واسه چی اومدی اینجا؟میدونستی حق نداری پاتو اینجا بداری؟زود برو بیرون
یعنی چی چرا اینجوری رفتار میکنه ؟فکر کرده کیه؟منم چون کم نیارم گفتم
_به به چه داور با ادب و مهربونی،من از کجا میدونستم اینجا اتاق شماس؟علم غیب دارم؟ ک فکر کردی همه مث تو این علمو دارن معذرت میخوام
و سریع بلند شدم و رفتم اخه کی اینجوری با داور حرف میزنه؟داوری ک قراره استادت بشه خواننده مورد علاقت وااای کاترین گند زدی
نه من گند نزدم حقشه حق نداره با من اینجوری حرف بزنه فکر کرده کیه؟ولی بدبخت از تعحب دهنش باز مونده بود.اره خوب معلومه تا حالا کسی باهاش اینجوری حرف.نزده!پسره ی مغرور حالا وایسا من شک ندارم تو این مسابقه برنده میشم چون صدام عالیه حتی اگه اون نخواد سه تا دارو دیگه هستن ک رای مثبت بدن
تو همین فکرا بودم ک رسیدم ب سوزی ک خیلی عصبانی بود و گفت:تو معلوم هست کجایی سه ساعته اینجام
_وای ببخشید اصلا حواسم نبود نمیدونی چی شد!
_ واقعا؟تعریف کن ببینم
من همه چیو بهش گفتم یه چیزی تو چشماش میدیم یه حس تعجب و استرس و یه جورایی بیخیالی میتونم حدس بزنم میخواد چی بگه
_تو دیوونه ای کت دیوونه
_به من نگو کت
_تو واقعا خلی با داورت دعوا کردی و الان داری با من سر این بحث میکنی ک ب چه اسمی صدات کنم؟البته از تو بعید نیست هیچ وقت نمیتونی جلو اون دهن وا مونده تو بگیری
_خفه شو سوزی دیگه گذشته
_اره همیشه اینو میگی ولی اگه اون حذفت کنه چی؟
_اون همچین کاری نمیکنه
_امیدوارم
اینو باز پوز خند گفت
_سوز؟اون خیلی مهربونه نه؟ _اره ولی تو ک اونو خیلی دوست داشتی چرا این شکلی رفتار کردی؟
_اخه تو ک نمیدونی اون چجوری با من رفتار کرد
_باشه نگران نباش تو صدات عالیه دختر
سوزی خیلی مهربونه همیشه ب من اعتماد ب نفس میده و من عاشق این اخلاقشم.ولی الان داشتم دعا دعا میکردم ک اون چیزی ک تو ذهنمه اتفاق نیفته...
************
تعداد بازدیدا خیلی کمه منم خیلی از این موضوع ناراحتم و امیدوازم زودتر درست شه.چون فنفیکم تو اینستاگرام خیلی طرفدار داشت!
تنها لطفی ک میتونید بکنید اینه که کمک کنید بازدیدا و رای ها بره بالا.
کاترین همون کندیس هستش
سوزی هم باربارا پالوین
ب داوری هم ک برخورد کرد هنوز مشخص نیست کی بوده.این حس شیشم خودتونه ک بگید.
لطفا کمک کنید بازدیدا و رای ها بره بالا
مرسی!
S.t
YOU ARE READING
I've just been changed
Fanfictionکاترین! اون یه دختر مغروره ک مثل بقیه ی هم سناش داره میره دنبال ارزوهاش! خوب استعدادشم یاریش میکنه ولی یه سری اتفاق... خوب شاید بهتره خودتون داستانو بخونید و ببینید چی شد؟! این داستان کلا موضوعش با هر داستانی ک خوندین فرق داره قبلا هم تو اینستا پست...