《بیستمین تعریف》

758 192 86
                                    

"ازین دارم لذت میبرم."

"منم هم-همینطور."

"این پارک قشنگه."

"آره هستش."

"من یه چیزی دارم که باید بهت نشون بدم،اگه بهم اجازه بدی."

"باشه."

"باهام بیا."

"باشه."

سکوت

سکوت

سکوت

"ل-لویی!چیکار می-میکنی؟"

"می بینی عزیزم.حالا فقط اونجا وایسا،باشه؟"

"باشه."

"اهم،سلام به همگی.من اسمم لوییه و من متاسفم که بعد از ظهر یا هرچیزتونو دارم خراب میکنم،اما من نمیتونم اهمیتی به این ندم.چند قدم اونورتر من زیباترین فرد روی زمین ایستاده،اما اون هنوز اینو نفهمیده."

سکوت

"لطفا حرفمو قطع نکنید و من متاسف نیستم اگه شبیه سنجابیم که تیرخورده.به هرحال،بیا شروع کنیم.من اینو برای تو نوشتم،هری."

سکوت

" Baby you light up my world like nobody else
The way that you flip your hair gets me overwhelmed
But when you smile at the ground it ain't hard to tell
You don't know, oh oh
You don't know you're beautiful
If only you saw what I can see
You'll understand why I want you so desperately
Right now I'm looking at you and I can't believe
You don't know, oh oh
You don't know you're beautiful, oh oh
You don't know you're beautiful, oh oh
That's what makes you beautiful"

سکوت

سکوت

سکوت

"عزیزم؟گریه نکن.تو شیرین ترین و مهربون ترین ادمی هستی که من میشناسم.لطفا اجازه نده گریه هات سرخ شدن پرستیدنیتو پنهون کنه."

"م-من می-میتونم من-می-میتونم ت-تو بغ-بغلم کنی،لط-لطفا؟"

"معلومه که عزیزم!بیا اینجا.گریه نکن،پسر شیرین کوچولوی من.همه چی درست میشه."

سکوت

"من برای تو اینجام،من هیچوقت نميذارم که بری."

"باشه."

"و تو شیرین،مهربون و محشر هستی."

"باشه."

"و تو زیبایی."

"باشه."

"و من میدونم که تو باورم نمیکنی،ولی من باهات میمونم.من برای تو همیشه هستم."

"ب-باشه."

●●●

گفتم امروز فاز دپ بودم برای جبران اینو آپ کنم و داستان جدید آپ کردممممم

And as always M💙

Full Of Flaws 》L.S 》persian translationTahanan ng mga kuwento. Tumuklas ngayon