دیده بان

262 27 16
                                    

مترجم: نیکو دی آنجلو

ویراستار: شید



***

ایرلند.

این را می‌نویسم چون دیک خیلی عوضی است

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

این را می‌نویسم چون دیک خیلی عوضی است. همه‌چیز باید به روش او باشد، در غیر این صورت باید برگردی به همان‌جایی که از آن آمده‌ای. اگر می‌توانست آسمان را می‌شکست، و امواج صخره‌های سیاه زیر کلبه‌مان را پرتاب می‌کرد. او کسی است که ما به آن می‌گوییم مردی که مرغش یک پا دارد، و نگاهی در چشم‌هایش دارد که گاوها را می‌ترساند. البته گاوها به طور کلی احمق‌تر از آن هستند که حتی در راه کشتارگاه بترسند. دیک می‌گوید این را بنویسم. پس همین کار را می‌کنم.

دیک می‌گوید آمریکایی‌ها فیلم‌هایی را دوست دارند که درباره‌ی ایرلندی‌های بدبخت است

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

دیک می‌گوید آمریکایی‌ها فیلم‌هایی را دوست دارند که درباره‌ی ایرلندی‌های بدبخت است. و داستان رقت‌انگیز تو تمام اجزای سازنده‌ی یک فیلم هالیوودی را دارد. بچه‌ای یتیم که به سرپرستی یک پیرمرد دیوانه درآمده. فوق‌العاده است. همچنین وقتی مشغول نوشتن در آن دفتر هستی می‌توانم در آرامش به برنامه‌ی رادیویی دی آرچرز گوش بدهم.

من واقعاً یتیم نیستم. اما خبری از پدرم وجود ندارد، و ممکن است از مادرم هم، به خاطر محبت‌هایی که در حقم کرده است، خبری نداشته باشم.

می‌خواستم این داستان را به ترتیب وقوع بنویسم، اما دیک می‌گوید نه. یک‌دفعه شروع کن و با برگشتن به گذشته، گذشته را تعریف کن. مردم با قسمت اول آن‌قدر تحت تأثیر قرار می‌گیرند که داوطلبانه صحنه‌های خسته‌کننده را هم تماشا می‌کنند.

دیده بان (ترجمه)Where stories live. Discover now