Part 72

2.9K 260 17
                                    


*ارتباط  بزرگسال*

چند دقیقه درد بدی داشتم ولی کم کم دردش رفت و یه لذت بینهایت موند!سریع و تند و محکم توم تلنبه میزد و تموم تنم و کل تخت از شدت تلنبه هاش داشت میلرزید و منم از شدت لذتی که بهم میداد یه ثانیه هم دست از جیغ زدن و ناله کردن برنمیداشتم...

پاهامو بیشتر ازهم باز میکردم تا راحت تر بتونه حرکت کنه و منو بیشتر و محکمتر بکنه.یکم دیگه تو اون حالت کردتم و اینبار خودش رو تخت خوابید و منو نشوند رو خودش.سریع و هول رفتم روش و با یه ضرب دیکشو فرو کردم تو خودم که از درد دادم دراومد ولی کم نیاوردم و ادامه دادم.با شدت خودمو میکوبیدم روش تا دیکش به پروستاتم بخوره و لذتمو بیشتر کنه.کمر و پهلوهامو میمالید و مدام قربون صدقم میرفت.

وقتی خسته شدم و سرعتم کم شد منو یکم رو هوا نگه داشت و خودش شروع کرد به تلنبه زدن توم.دیکش محکم به ته سوراخ و پروستاتم برخورد میکرد و منو از لذت میبرد تو آسمون...

هری:آخ.. پارم کن...منو ماله خودت کن...بیشتر...تند تر...بیشتر میخوام...بیشتر...فاک می...آخ....پاره شدم مامان...جرم دادی...جرم بده...آههه...خدای من...خیلی خوبه...خیلی عالیه لو...بیشتر...بیشتر بهم بده...اووومممم....

انقدر سرعتشو زیاد کرده بود که نفسم در نمیومد چه برسه به اینکه بخوام چیزی بگم!چند تا ضربه ی محکم توم زد و با فشار توم ارضا شد که سوراخم پر شد از آب داغش...

بی جون نالیدم و روش دراز کشیدم که کاملاً حس کردم که آبش داره از کنار دیکش از سوراخم میریزه بیرون!بی جون خواستم خودمو بمالم که ارضا شم که دستمو گرفت و محکم لبمو بوسید...

لویی:عجله نکن خوشکلم...حالا حالا ها باهات کار دارم!

گیج چشمام درشت شد که شیطون خندید و منو روی تخت چهارزانو نگه داشت و با یه حرکت از پشت فرو کرد توم.

با لذت و حشر نالیدم که شروع کرد به زدن.دو طرف کمرمو گرفته بود و همزمان با اینکه خودشو فرو میکرد توم،منم میکشید سمت خودش تا تموم دیکش تا ته فرو بره توم.با سرعت رو تخت جلو و عقب میشدم و موهام تو هوا عین موج بهم میریختن...

با دستش بالا تنم رو گذاشت رو تخت,در حالی که هنوز رو زانو بودم و حالت قبلی رو داشتم.دیکشو کشید بیرون و دوباره فرو کرد توم و اول آروم و بعد با سرعت توم جلو و عقب کرد و انقدر زد تا خسته شد.

نفس نفس زنون کمرم رو هم داد پایین و منو به شکم خوابوند و پاهامو بهم چسبوند و از پشت آروم آروم فرو کرد. دوباره تنگ شده بودم و دردم برگشته بود ولی دوست داشتم...عین دیوونه ها از دردی که زیرش میکشیدم لذت میبردم!

رو کمرم و پشتم دست میکشید و نوازشم میکرد و همونجور هم که رمانتیک بود بدون کنترل توم تلنبه میزد!یکم دیگه که کردتم حس کردم سرعتش به خاطر خستگیش کم شده و من اصلا تحمل نداشتم که آروم آروم زیرش به فاک برم پس خودم دست به کار شدم و کمرمو حرکت دادم.

Broken Demon #1Where stories live. Discover now