Part 81

2.1K 247 22
                                    


دیده بودم دیروز خوب میدوه ولی فکرشو نمیکردم تا این حد خوب باشه!

از یه طرف داشتم حال میکردم که بتام انقده خفن و باحاله از یه طرف شرمسار بودم!

خودم داشتم کم میاوردم ولی نایل بنظر نمیرسید بخواد کم بیاره!

بعد دو دور دیگه واقعاً داشت جونم در میومد!وقتی لوک و اشتون و مایکی هم کم آوردن و افتادن یه گوشه منم توانم تحلیل رفت و ولو شدم روشون.

به چشم دیدم که نایل,با همون اخم از کنارمون رد شد و بصورت قدی رید رو هممون!

زین:کافیه... هر کی باقی مونده بیاد وسط!

همه ی بچه ها که هرکدوم یه گوشه وا رفته بودن نشستن رو زمین و زل زدن به زین و لیام و نایل!

لیام و نایل با خوشحالی پریدن هوا و شکماشونو کوبیدن بهم و ذوق زده بهم های فایو دادن!

اشتون:فکر کنم ریدیم بچه ها!

زین:لیام...کاملاً همین انتظار رو ازت داشتم,مثل همیشه عالی بودی!و تو...نایل!فکر میکردم تنها استعدادت تو خوردن هر موجودی که تکون نمیخوره باشه...آفرین...واقعاً تحت تاثیر قرارم دادی و بقیه...

یه نگاه به ما چهارتا کرد که سریع بلند شدیم و با سر پایین سرپا ایستادیم...

زین:شما چهارتا...بد نبود،نیاز به تمرین بیشتری دارین!

اشتون:گفتم ریدیم...رییس گردنمون رو میشکنه!

زین:بقیه...افتضاح!همتون ریدین...این دیگه چه وضعشه؟خیر سرتون گرگینه این؟این دیگه چه توان و قدرتیه؟اونم اول صبح!فردا...هر کی تو دور هشتم به پایین کم بیاره تنبیه میشه!

هری:تنبیهش هم به عهده ی شخص خودمه! کم بیارین تا بهتون نشون بدم که زندگی اونقدرا هم قشنگ نیست! پوستتونو زنده زنده میکنم...میدونین که شوخی نمیکنم!لیام و نایل...کارتون عالی بود!میتونین برین تو!

با ترس آب دهنمو قورت دادم...درسته که قرار نبود جزو اون دسته باشم ولی کلاً شاشیده بودم به خودم!

شانس بیارم به اینکه چرا بتام از خودم مقاوم تره گیر ندن خیلیه!اصلاً این بچه چشه؟خیر سرش همش همش یه روز از تبدیلش میگذره، چرا انقدر یهو قوی شد؟

وقتی زین آزاد داد و همراه رییس رفت تو، سریع بیخیال بقیه شدم و دویدم سمت عمارت.باید میفهمیدم جریان نایل چیه!

سر میز صبحونه پیداش کردم ولی تا میومدم برم پیشش جیم میزد و از یه طرف دیگه سر در میاورد!

تهش هم رفت پیش لیدر و رییس وایستاد و کلًا خلع صلاحم کرد!نامرد اصلاً نگاهمم نمیکرد که بفهمم جریان چیه!

Broken Demon #1Where stories live. Discover now