Part 98

2.6K 224 10
                                    

*ارتباط بزرگسال*


یکم رفتم پایین,دو طرف کونشو گرفتم و یکم از هم بازشون کردم که سوراخ قرمز و کوچولوش مشخص شد...

لویی:داری خیلی خشن فکر میکنی,اولین بارمه ها!

هری:دارمش!

سرمو خم کردم و زبونمو خیس کشیدم رو سوراخش و خوردمش.لیسش میزدم و محکم میمکیدمش و لویی هم پاهاشو از هم باز میکرد تا راحت تر باشم....

وقتی قشنگ سوراخش رو خیس کردم و صدای نالشو بلند کردم یه سیلی به کونش زدم که لپ های کونش لرزیدن و نیش منم باز شد!

لویی:هی...نمیخوای شروع کنی؟

با لذت لبخند بزرگی زدم و زمزمه کردم:چشممم...شروعم میکنم!

یکم کف دستمو خیس کردم و دیکمو مالیدم و وقتی خیسش کردم،پاهامو گذاشتم دو طرف رونهاش و دیکمو گذاشتم رو سوراخش و دیکمو مالیدم به سوراخش...

لویی:هری!نگو که میخوای بدون گشاد کردنم بذاری توم!

هری:نمیگم ولی دقیقاً همچین قصدی دارم!

لویی:نامرد!خشک خشک؟هری...آخ...هری!

دوست نداشتم همین اول کاری دردش بیارم ولی واقعاً نمیتونستم صبر کنم!

بشدت تنگ بود و دیکم به زور نصفش رفته بود تو و لویی ازبس آه و ناله کرده بود که هی تحریک میشدم و دیکم سفت تر و کلفت تر میشد!

لویی:فاک.. هری...داری پارم میکنی!حداقل یکم چرب کن!اینجوری نمیره تو خب!

هری:چیزی نداریم!

لویی:هری!تو کشوی پاتختی,کنارته!روغن بچه هست,هر روز صبح تنمو باهاش مرطوب میکنم!

ناراضی سرمو تکون دادم و بدون اینکه ازش بکشم بیرون یکم خودمو کج کردم و روغن رو از تو کشو برداشتم و یکم روی سوراخ لویی و دیک خودم ریختم.

انداختمش یه کنار و دو طرف لویی دستامو جک زدم و خودمو تکون دادم که حس کردم راحت تر داره پیش میره,لبخند بزرگی زدم و با فشار کمرمو دادم جلو که بقیه ی دیکم یهو رفت تو و لویی داد بلندی زد!

از ترس و استرس لبمو گاز گرفتم و تو همون حالت موندم که آرومتر شه که آروم خندید و نفس نفس زنون سرشو گذاشت رو تخت...

لویی:فاک...عزیز دلم,یکم ملایم تر باشی کسی نمیگه نمیتونی سکس خشن داشته باشی ها! بذار یکم باز شم,بعدش هرکاری دوست داشتی باهام بکن!

هیجان زده سرمو تکون دادم و خم شدم روش و گردنشو خوردم و کتفشو بوسیدم.چند لحظه که گذشت دیدم واقعاً نمیتونم صبر کنم!

همونجور که گردنشو میبوسیدم دیکمو کشیدم عقب و دوباره کم کم کردم توش که لویی آروم نالید...یه ابروم پرید بالا...

Broken Demon #1Where stories live. Discover now