سلام
نویسنده ی داستان هستم
قبلا دوستم داستانو آپ میکرد اما خب از این به بعد خودم به آپ کردن ادامه میدم و امیدوارم با هم تمومش کنیمپین رو دنبال کنین ، نظر بدین و مطمئن باشین نظر های خاص و تاثیر گذار میتونه تو داستان استفاده بشه و امیدوارم داستان رو دوست داشته باشین.
درسته که داستان فن فیکشنه اما بر اساس یک سری اتفاقات واقعی نوشته شده و تقریبا تمام احساساتی که تو داستان میخونید بر اساس تجربه های شخصی بوده و فقط یه داستان ساده که از یه ایده شکل گرفته باشه نیست .
ژانر عاشقانه ی غمگینی داره که خب برخلاف میلم اینجوریه و تنها دلیلش بخاطر همینه که از یه تجربه ی واقعی به وجود اومده .
امیدوارم خواننده های خودشو پیدا کنه و کسایی که قبلا خوندنش دوباره پیداش کنن و با هم ادامه بدیم تا انتها
داستان مربوط به پسر جوونیه که تو سن خیلی کم خانوادش رو از دست داده و یکی از اقوام خیلی دورش اون رو به فرزندی قبول میکنه تا مراتب خانوادشون حفظ بشه و لیام کنار هم خون های خودش زندگیشو ادامه بده ،
بعد از چند سال که لیام پسر جوان و شایسه ای تو زمینه های کاریش شده با کسی آشنا میشه که زندگیش کاملا از روال عادیش دور میشه و عشقی که به نامزد کم سن و سال پدر خوندش پیدا میکنه باعث میشه لیام از خانوادش و زندگیه نسبتا نرمال قبلیش دور بشه و تمام زندگیش تو بدست آوردن زین خلاصه بشه که این انتخاب به فداکاری های زیادی نیاز داره که لیام باید باهاشون دست و پنجه نرم کنه....
امیدوارم دوست داشته باشین
لاو یو
لیلی
YOU ARE READING
Pain
Fanfictiona ziam fanfiction لیام پسر یتیمیه که طی اتفاقاتی درگیر یه عشق ناخواسته میشه و این حس روابط خانوادگیه لیام و روحیاتشو تحت تاثیر قرار میده چون پسری که عاشقش شده نامزد کم سن و سال پدر خوندشه ... انتخاب بین زندگی عادی و عشق عجیبش زندگی لیامو دستخوش تغ...