پارت 4

727 69 2
                                    

تو منو دوباره ساختی
پارت 4

لقمه آخر و تو دهنش گذاشت و  رو به سه رون کرد .
-من میرم لباس بپوشم تو هم زود بلند شو که برسونمت .
از جا بلند شد که جین با لبخند گفت:
-ممنون داداشم .
لبخند زورکی حواله ی جین کرد و سمت اتاقش رفت .
سه رون سرشو زیر انداخت .
-نباید مجبورش میکردید.
جین با انگشت اشاره سر سه رون و بالا آورد .
-نگران جیمین نباش تا یه کاری رو واقعی نخواد انجام بده من هزار بارم بگم انجام نمیده .
سه رون بی صدا بهش خیره شد.
جیمین از اتاق بیرون اومد و با صدای بلندی گفت :
-هی عروسک زشت بپر که دیرمون شد .
-یااا پارک جیمین .
بی توجه به جین سمت در رفت و سه رونم سریع بلند شد و کوله پشتیشو برداشت و رو به جین کرد .
-خداحافظ .
بدو بدو سمت در رفت و کفشاشو پوشید و همراه جیمین از خونه بیرون رفت .
جیمین سمت آسانسور رفت و دکمه رو فشرد و سه رون هم بی صدا کنارش ایستاد و با باز شدن درها هر دو داخل شدند .
جیمین نگاهشو تو آینه به سه رون اخمو دوخت .
-بابت دیشب متاسفم اما باید کاری میکردم از شوک در بیای .
سه رون که هنوزم ازش دلخور بود فقط سری تکون داد .
جیمینم بی خیال شونه ای بالا انداخت و با ایستادن آسانسور سریع بیرون رفت .
سمت ماشینش رفت و پشت فرمون نشست و منظر موند تا سه رونم بیاد .
با نشستن سه رون رو بهش کرد .
-خوب کجا برم ؟
-دونیانگ .
عصبی نفسش و بیرون داد و ماشین و روشن کرد و پاشو روی گاز فشرد .
تمام راه تو هیچ کدوم حرفی نزدن  و فقط صدای ضبط بود که سکوت و میشکست .
جلوی مدرسه روی ترمز زد و رو به سه رون کرد .
-ساعت چند بیام دنبالت ؟
-خودم برمیگردم لازم نیس .
جیمین دستی تو موهاش کشید  و با تحکم گفت :
-گفتم ساعت چند بیام ؟
سه رون لباشو گاز گرفت .
-نمیخوام مزاحمتون بشم ... خودم برمیگردم.
-میخوای هیونگ نصفم کنه ؟؟
-من چیزی نمیگم نگران نباشین.
جیمین اخماشو تو هم کشید.
-نمی تونم بزارم تنهایی بیای و اونم با اتوبوس ... خودم میام دنبالت ... فقط بگو ساعت چند ؟
سه رون سرشو پایین انداخت .
-ساعت دو .
-باشه ساعت دو اینجام پس .
-ممنون خداحافظ.
-خداحافظ.
سه رون در و باز کرد و بیرون رفت و جیمین هم تا وقتی داخل مدرسه شد نگاش کرد و پاشو رو گاز فشرد .
-ای پسره احمق داره میگه خودش برمیگرده دیگه ... مرض داری برای خودت مزاحم درست میکنی ؟
صدای ضبط و بلند تر کرد .
-گندت بزنن با این دل مهربونت .
یدونه کوبوند تو سرش .
-اون خواهر هیونگته ابله میخوای تنهایی این همه راه و بیاد .. واقعا که خاک بر سرت .
نفسشو با حرص بیرون داد .
-خودتم نمی دونی میخوای چه غلطی بکنی .
پاشو بیشتر رو گاز فشرد و همراه خواننده شروع به خوندن کرد .
...
-کیم سه رون اون پسره کی بود باهاش اومدی مدرسه ؟
نگاهشو به سوهی دوخت .چقدر دلش براش تنگ شده بود .
- سلام ..کیو میگی ؟
- سلام ..همونکه اون ماشین آبی خوشکله رو داشت دیگه .
-داستانش مفصله ... بعدا برات تعریف میکنم .
سوهی جلو اومد و روبروش ایستاد .
-میدونی که تا تعریف نکنی دست از سرت بر نمیدارم .
-باشه بریم تو کلاس برات میگم .
سوهی نگاهی به سر تا پای سه رون انداخت و جلو اومد و دستاشو دورش حلقه کرد .
-حالت خوبه ؟؟ خوشحالم که برگشتی 
سرشو روی شونه ی سوهی گذاشت .
-خوبم ... ممنون .
سوهی از بغل سه رون بیرون اومد و دستشو گرفت و اونو دنبال خودش کشوند .
-خوب دیگه بیا بریم که باید قبل از شروع کلاس برام تعریف کنی اون پسره با اون ماشین خوشکلش کی بود .
-آروم تر سوهی ... دستمو داری میکنی .
سوهی بی توجه اونو سمت کلاس کشوند و بعد از اینکه سر جاشون نشستند . دستاشو زیر چونه اش زد و چشمای کنجکاوشو بهش دوخت .
-خوب زود باش بگو دیگه .
-خودمم باور نمیشه هنوز سوهی .
-چیرو ؟
-دیروز که تو خونه بودم یهو یکی در زد و اومد تو و گفت برادرتم .
سوهی از جا پرید .
-چیییییی؟
همه بچه ها برگشتن و بهش خیره شدند که سه رون دستشو گرفت و نشوندش .
-اگه میخوای اینجوری بکنی اصلا بهت نمیگم .
سوهی با التماس به دستش چسبید .
-نه تو رو خدا بگو قول میدم خفه شم ... خوب چی شد باور کردی حرفش و نکنه کلاه برداری چیزی بوده ؟
سه رون سرشو به علامت منفی تکون داد .
-نه برادرم بود .
سوهی خودشو جلو تر کشید و صداشو پایین برد .
-یعنی بابات یه زن دیگه داشته ؟
سرشو به علامت منفی تکون داد .
-نه مادرم قبلا ازدواج کرده بوده .
سوهی چشماشو ریز کرد .
-مطمئنی که راست میگه ؟
سرشو چند بار به نشونه مثبت تکون داد .
-مطمئنم .
-تو خبر داشتی از اینکه یه داداش داشتی ؟
-نه .
-پس چی ؟
-مامان هیچ وقت بهم نگفت و برادرم هم گفته بعدا میگه ... فقط ...
-فقط چی ؟
-خیلی از دست مامان عصبانی بود ... میترسم از اینکه گذشته رو بفهمم سوهی .
سوهی دستشو روی شونه ی سه رون گذاشت .
-با ترسیدن که چیزی درست نمیشه .
لبشو  گاز گرفت .
-میدونم .

you made me again Où les histoires vivent. Découvrez maintenant