Zayn Malik Imagine (1)

1K 56 19
                                    

سر کلاس درس نشستی و یه اس ازدوست پسرت زین بهت میرسه که میگه اون متنظرته .

تو از مدرسه خارج میشی و ماشین زینو میبینی و داری راه میری که یه هو وایمیسی چون شنیدی یکی اسمتو گفت . بر میگیردی و میبینیاون دوست صمیمیت بود . اون فقط میخواست بغلت کنه چون قراره تو رو برای روز های زیادی نبینه. چون زین قراره تو ررو ببره بهخونه ی جدیدتون توی لس آنجلس . وقتی که داشتی با دوستت صحبت میکردی زین میاد پیشت .

زین : ی/ن بیا بریم .

تو : صبر کن زین .

*دوستت بغلت میکنه*

------------

تو سوار ماشین میشی و زینو عصبی میبینی . اون خیلی با سرعت شروع میکنه به رانندگی کردن .

تو: زین میشه یه ذره آروم تر بری ؟!

زین: باشه.

تو : چه اتفاقی افتاده ؟ چرا عصبی ای؟

زین: هیچی .

تو : باشه .. کی میریم ؟

زین: امشب.

زین از ماشین پیاده میشه و در خونرو باز کرد. روی صندلی نشست .... تو بهش نزدیک تر میشی ....

تو : تو خوشحال به نظر نمیرسی . چیزی شده ؟ لطفا بهم بگو .

زین : اون کی بود؟

تو : کی؟

زین: همون پسره که بغلت کرد ؟

تو: اوه ...اون دوستم بود... چرا ؟!

زین: ........

تو : هههههه، تو حسودیت شد!

زین: چی ؟! نه !!

تو : چرا شد ! تو حسودی!

زین : نههههه من نیستم !!!

* تو میبوسیش*

زین: تو میدونی هر وقت من تورو با کس دیگه ای میبینم فکر میکنم میخوای منو ترک کنی !

تو : اون فقط میخواست باهام خداحافظی کنه چون ما قراره همو تقریبا به مدت زیادی نبینیم .

زین : باشه .. اما.....

تو : اما ...؟ چی ؟

*اون تورو میگیره و میخوابونتت روی تخت و شروع میکنه به بوسیدنت *

تو: منو ببخش ... واسه اتفاقی که افتاد.. که باعث شدم ناراحت بشی ..

زین: مشکلی نیست ... اما من میخوام هر پسره ی که روی زمینه بدونه که تو مال منی .

تو : باشه ...

*شما هر دوتون باهم استراحت کردین و به لس آنجلس رفتین و رفتین به خونه ی زین و زمان عالی و شگفت انگیزی رو باهم اونجا گذروندین .*

-----------------

اينو من ننوشتما. ولى خب اينا ايمجين هستن و اين قسمت ١ بود واسه زين. قسمت دو رو يه كتاب ديگه ميكنم. چون خود نويسنده هم همينكارو كرده. من اينو ترجمه كردم :)

اگه از ترجمم راضى بودين بگين بازم واستون بزارم :)

يا بگين ايمجين بعدى از كدوم يكى از پسرا باشه ؟!

You've reached the end of published parts.

⏰ Last updated: Sep 20, 2014 ⏰

Add this story to your Library to get notified about new parts!

ZaynMalik Imagine (1)Where stories live. Discover now