Chapter 4 :
2018 seoul, South Korea
2018 سئول کره جنوبی :
Jungkook P. O. V :
وقتی به محل تست رسیدم به طرز وحشتناکی شلوغ بود! صدای اون موبایل دوباره اومد!
₩کوکی به آقایی که کت و شلوار سرمه ای پوشیده بگویید وقت تست داشتید و توسط آقای کیم سوهیون، دبیرتون هماهنگ شده بودید!
به سمت مردی که کت و شلوار آبی پوشیده بود رفتم و اون جملات رو بهش گفتم!
به یه ساختمون که جلوش خلوت بود راهنماییم کرد و وقتی وارد شدم یهو یه صدای داد شنیدم!
-اَه ببند اون دهن بی صاحبتو تا نیومدم سرویسش کنم یعنی یه پلان تخمی هم بلد نی بره! انگار بهش گفتم بشین جلوم با فیلم پُرن جَق بزن که هول شده! بکش بیرون تن لشتو از خونهی بی صاحاب من وگرنه میام یه جوری میکنمت تا بیرون تا بفهمی جلوی کیم تهیونگ اینجوری کیری بازی نکنی بعد کُس بگی که من یه بازیگر تُخمیم!
پشمام ریخته بود! این موجود به این بد اخلاقی کیم تهیونگه که همهی کره عاشقشن؟ چقدر از 60 سال پیش سلیقه ها عوض شده!
-نفر بعدی تن لششو بکشه بیاد ببینم اون دیگه چه کُسی میخواد ببافه بگه آی اَم اِ بازیگر!
مردی با کت و شلوار سفید به سمت صدا راهنماییم کرد!
+س... سلام آق.. قای کیم!
-هِی تو چقد قیافت برام آشناس! تا حالا تست تخمی دادی؟
داشتم همش با خودم تکرار میکردم 'هی تو یه بازیگر هالیوودی! نباید هول شی!'
+نه آقای کیم من تا حالا تست ندادم
-اوه اوه پس تو هم اومدی برینی به اعصابم!
+حالا میبینیم!
-اُهُ چه پررو! خب راست میگی! خواهیم دید کی راست میگه! من، یا تو!
یه پوزخند زدم!
-تا حالا فیلم لورد آف هان رو دیدی؟
+ندیدمش! باهاش مدت ها زندگی کردم!
-مسخره! نقش بازیگر اصلی رو بازی کن، وقتی که میفهمه پدرش امپراطور کره بوده و مادرش ملکه و این دو نفر قبلا با هم کلی جنگیده بودن و وقتی هم دیگه رو...
پریدم وسط حرفش گفتم :
+آها باشه باشه! فهمیدم کجا رو میگی! هفته ی دوم کلید خوردن ضبط شد و دقیقا سی و دو بار بخاطر اشتباه منشی صحنه ضبطش تکرار شد!
-تو این کیریات رو از کدوم قبرستون میدونی؟
+گفته بودم که! باهاش زندگی کردم!
-خیله خب!... اَکشن!
+مادر یعنی شما تموم اون لحظه ها عاشقش بودی و باهاش میجنگیدی؟ چرا؟
-وظیفه ام بوده!
+پس.. پس پدر تو الان اینجا چیکار میکنی؟ یعنی امپراطوری رو ول کردی؟
......
سکانس تموم شد و من منتظر جواب تهیونگ بودم...
-یااا! پسره ی دیوث، راستشو زِر بزن! معلم تخمیت کیم سوهیون حرومزاده نبوده!
+نه! نبوده!
-پس کدوم حرومزاده ی آشغالی بوده!
همون لحظه صدای اون خانومی که توی موبایل بود، توی گوشم پخش شد:
₩به وقتش میفهمی!
+به وقتش میفهمی!
-چیکار کنم همین الان اون عوضی رو لو میدی؟
+یه ویدئو پلیر مخصوص ویدئو های سال 1950 رو میخوام به علاوه اینکه تنها بیا پیش اون دستگاه تا بهت بفهمونم من کیم!
-تو کی هستی؟
+بازیگر نقش اصلی لورد آف هان!
زد زیر خنده!
-60 سال پیش تصادف کرد و مُرد! دقیقا 2 روز بعد از اتمام ضبط لورد آف هان!
+نمرده! من میدونم چه اتفاقی براش افتاده! اون منم! و میتونم اینو فقط و فقط به تو ثابه کنم!
-ثابت کن ببینم!
+وقتی تنها شدیم و ویدئو پلیر داشتم اینو برات میذارم!
بعد از توی کوله پشتی اون فیلم رو درآوردم و گرفتم جلوش که ببینه!
-لورد آف هان، مخصوص بازیگران؟ تو این ورژن تخمی رو از کدوم گوری آوردی؟ هیچ کدوم این ورژن فیلم ها سالم به جا نمونده!
+این کامل و سالم هست فقط باید اون کارایی که گفتم رو انجام بدی تا اینکه نشونت بدم!
-یه پلیر بی صاحاب بیارین خودتون هم سیکتون رو عنایت بفرمایین تا من ببینم این بَد بانی بوی چی زر زر میکنه!
VOUS LISEZ
MAGIC SHOP✨🔮🇰🇷
Fanfiction🔛خلاصه : «با ریتم آهنگ مجیک شاپ بخونین. ثانیه ی 54 تا دقیقه ی 1:44» 'this game you entered is weird. It will change your life. Are you sure you want to do this? Are you sure you want to do this? this game you entered is weird. It will change your l...