از تو مینویسم_19

1.3K 204 325
                                    

~بانکوک 7 مِی کشور تایلند
[آماده سازی استیج-ساعت 11:43 AM]

قشنگ ترین قسمت تور همین جاست.تو بیشتر وقتتو توی استیج و بک استیج در حال تمرین یا برپایی اون میگذرونی.هیچوقت فکرشو نمیکردم انقدر به این کار علاقه داشته باشم.حالا صبح ها با انرژی جدیدی از خواب بیدار میشم.تا برای اجرای شب کمک کنم و با علاقه انجامش بدم.

تمرین تموم شده بود و قرار بود توی بک استیج ناهار مختصری بخوریم.گیتارم هنوز توی دستم بود و به حرف هایی که هری این چند روز بهم زده بود فکر میکردم.

این روزا به خوبی گذشت.ما سه بار به استودیو رفتیم و من چندین ساعت تمرین صدا کردم.هری میگفت وقتی کم کم خودمو با شرایط وفق بدم همه چی راحت تر میشه و میتونم راهمو پیدا کنم.

اون گفت هر ایده یا فکری که نمیتونه از ذهنم بیرون بره یعنی باید ثبت بشه.به جا گذاشتن بعضی تلخی های ذهن توی هنر اثر بینظیری رو خلق میکنه.

خیلی اوقات ملودی های متفاوتی از خودم در آوردم و توی تنهایی زدم.باید همه ی اینا یادداشت بشه و خدا میدونه چقدر ایده ی نامرتب توی سر من وجود داره که باید منظم چیده بشه.

"مدلین تامپسون"

برگشتم و اندی رو دیدم که سینه جلو داده بود و بهم نزدیک میشد.نور آفتاب مستقیم مارو نشونه گرفته بود.من عینک دودی داشتم اما اون دوباره چشماشو باریک کرده بود تا نور اذیتش نکنه.نمیدونم چرا از عینک دودی استفاده نمیکرد!

بازوهای عضلانیش با لایه ای براق پوشیده شده بود.اون برای برپایی استیج خیلی سخت تلاش میکنه.

"کم پیدایی؟"
نیشخند ریزشو تشخیص دادم.

"من که همین‌ جام"

"نه منظورم توی اخبار داغ کم پیدایی..دیگه صدر خبرا نیستی خانوم زرنگ"

خنده ای شل و ول تحویلم داد.ابروهام توی هم رفت و دست به سینه شدم.اون خبرا تازه داره فراموشم میشه و این پسر بیشعور به همین راحتی یادم میاره.

"ببند دهنتو دارم حلق گُندتو میبینم"

در جوابم فقط همون لبخند پیروزمندانه و جذابش رو زد و موهای جلوی چشماشو به بالا هدایت کرد.یک قدم کوتاه دیگه برداشت.

"فقط بگم تو قهرمان منی دختر باید ازت یاد گرفت"

گونه ی چپمو با دو انگشت آروم کشید و بعد چشمک سریعی از کنارم گذشت.چرخیدم و با همون حالت گنگ رفتنشو تماشا کردم.به هیچ وجه نمیتونم درکش کنم!

این برای بار دومه که اون بهم همچین حرفی میزنه و من باید بفهمم چرا.اما من این روزا زیاد باهاش روبرو نشدم.تمرینات کنسرت و از طرف دیگه تمرینات برای خودم زمانم رو محدود کرده..

Dreamers Tour (HARRY STYLES)Tempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang