سلام بیبیای من*-*
امیدوارم حالتون خوب باشه.من برگشتم، با یه مولتی شات^-^
من فقط نیاز داشتم به نوشتنش!
یجورایی دارم زندگی میکنم داخلش... و کم کم مشغله ذهنیم حل میشه.این یه چندشاتی از کاپل یونمینه و امیدوارم ازش لذت ببرید.
اول یه چیز ساده بود تا توی این روزا، حتی شده برای چند دقیقه، ذهنتونو از دغدغه ها دور کنه، اما یه چیزایی اومد بینش جوونه زد.
پس امیدوارم کمی هم تاثیرگذار باشه.دوستون دارم
و مواظب خودتون باشین
و ممنون میشم اگه به دوستاتون هم معرفی کنید
بوس به قلبتون
؛)
YOU ARE READING
Light Out [Yoonmin~Full]
Fanfiction• جیمین مثل بمب ساعتی بود؛ باید رمزش رو به دست میآورد و با احتیاط سیمهایی رو که توی مغزش اتصالی میکرد و چیزی به آتش سوزی نمونده، از وسط قیچی میکرد. • Multishot • Genre: Romance, Fluff, Smut