قسمت یازدهم
پوزخندی زد و از پشت میزش بلند شد.مسخره بود!چندباری تا جلوی در اتاق قدم زد،ماموری که انتخاب کرده بود بیش از حد ضعیف بنظرش میرسید.چطور میتوانست انقدر احساساتی باشد؟
کم عصبی شده بود و حالا بنظرش سرگرم کننده نمیامد.اینکارش میتوانست همه چیز را بهم بریزد.عصبی گوشی را از گوشش بیرون کشید تا چیز دیگری نشنود .
سرش را چندباری به طرفین تکان داد و زیر لب چیزی زمزمه کرد
- احساسات؟ چرا فکر نکرده بودم میتونن انقدر مسخره و خطرناک باشن؟ مراقبتم؟ هاه...مسخره است..اسیب نبینی؟...باید این رو کنترل کنم..اینطور نمیشه..
-قربان
نگاهش را به محافظی داد که کنار در ایستاده بود و با سری پایین منتظرش بود
-چیزی شده؟
-گزارشی دریافت کردیم که نشون میده پلیسا به مامورمون مشکوک شدن
-لعنتی..گزارشش کی رسید؟
-همین الان قربان
-به بیون زنگ بزن،چطور متوجه نشده؟ توی اون سئول لعنتی چخبره؟؟
•ꕥ||ꕥ•ꕥ||ꕥ•ꕥ||ꕥ•ꕥ||ꕥ•ꕥ||ꕥ•
چانیول رفته بود تا برای هردویشان سفارش بگیرد، بکهیون نفسی کشید و به دستانش خیره شد،میترسید،حالا کمی داشت از خوشی های متوالی میترسید.
اگر یکدفعه طوفانی همه چیز را از بین میبرد چه؟
اینهمه اتفاق عالی بعد از این همه مدت عجیب بود.انقدر سختی کشیده بود که این اتفاقات برایش غیرممکن بودند و حالا که غیر ممکن هایش ممکن شده بودند میترسید.
اهی کشید و نگاهش را به زوج جوان کنارشان داد، از پشت میز دونفره ای که پشت ستون رستوارن و گوشه ترین جای ممکن درست چسبیده به یک پنجره شیشه ای بود،بلند شد.
با قدم های کوتاه و ارومی سمت میز کناری رفت .کمی نفسشو حبس کرد و چشمانش رو به هم فشرد.مرد و زن که متوجهش شده بودند سرشان را بالا گرفتند و منتظر حرفش شدند.
بکهیون لبخند خجالتی زد و بیشتر سمت زن خم شد
-ببخشید میپرسم اما شما همراهتون کرم دست دارین؟
زن متعجب سری تکان داد و کیف ورنی قرمزش را بر داشت و از داخلش قوطی بزرگ کرمی بیرون کشید. چشمان بکهیون با دیدن قوطی برقی زد و لبخند بزرگی روی لبانش نشست.
از داخل جیبش اسکناسی بیرون کشید و روی میز گذاشت
-میتونم اونو ازتون بخرم؟
زن و مرد که گیج شده بودند تنها سری تکان داد،بکهیون حتی بقیه پولش را هم نخواست،تنها قوطی کرم را برداشت و سر میز خودشان برگشت.دستان بازرسش زبر و ضخمت شده بود و همین ازارش میداد حالا میتوانست کمی دستانش را نرم کند.
STAI LEGGENDO
" My Broken Rose "[S2 Uncomplete]
Fantascienza•¬کاپل: کایسو | چانبک| کریسهو | شیوچن •¬ژانر: رمنس | انگست | جنایی | علمی | دارک •¬خلاصه: کیونگسو یک دانشجوی ساده ی موسیقی بود با زندگی ساده تر از خودش تا وقتی که کیم جونگین باهاش همخونه شد و تمام سادگی زندگی اش رو زیر و رو کرد و همه چیز برای کیونگس...