قسمت بیست و هشتم
کیونگسو گیج هرچه از سویون سوال کرده بود اطلاعات خاصی گیرش نیامده بود ، حالا سویون گوشه ای تخت نشسته بود و مشغول نقاشی روی برگه هایی بود که شیومین اورده بود، شیومین ارام در گوشش زمزمه کرد
-گفتی بهت گفت موهاش بلوطی رنگه؟
-اره شیومین برای بار چهارمه میپرسی
شیومین شانه ای بالا انداخت و دوباره زمزمه کرد
-اخه یه دکتر مو بلوطی رنگ بیشتر نداریم و اگه بگم کیه باورت نمیشه! دکتر کیم موهاش بلوطیه! البته اصلا قشنگ نیست..بهش نمیاد..چرا خب..یذره میاد..ولی اصلا کی گفته دکترا اجازه دارن موهاشون رو رنگ کنن؟
کیونگسو به این غرغر شیومین خندید و سرش را تکان داد
-بس کن شیومین! امکان نداره اون دکتر باشه! اون سویون رو از کجا میشناسه؟تو زیادی بهش فکر میکنی..شاید یه خبرایی تو دلته
شیومین با قیافه نامفهومی به کیونگسو خیره شد
-دیوونه شدی؟ من ؟ دلم؟ اونم یه پسر؟ اونم دکتر کیم؟ مسخره نشو
کیونگسو اخم کوچکی کرد
-داری میگی من دیوونه ام که عاشق یه پسر بودم؟ هی! مگه مهمه که دختر باشه یا پسر؟ مهم اینه که کنارش واقعا بخندی طوری که هرکی چشماتو ببینه برق شادی رو تشخیص بده.شیومین هروقت دیدی نگاهت دنبال ینفر میچرخه و روشه و نگاه اونم رو خودته شک نکن عاشقی و اونم بهت احساس داره هوم؟ باشه؟ قول بده؟ چه دختر چه پسر
-خیلی خب نمیخواد انقد جدی بشی ..فعلا که من نگاهم دنبال یه تخته که روش بخوابم..اومو..نکنه عاشق تخت شدم؟
کیونگسو به لحن مسخره ی شیومین خندید و سرش را تکان داد
-دوست دارم ببینم وقتی عاشق میشی چجوری میشی
-هوم..ممکنه شاخ دربیارم یا دم؟ یا دوتا دست دیگه؟ وای خیلی راحت تر میشم نه؟ میتونم به همه داروهاشون رو بدم؟
-شیومین! شوخی رو بس کن..من جدی بودم
-خیلی خب..باشه، شوخی نمیکنم..حالا با این بچه چیکار میکنی؟ نمیتونه که اینجا بمونه..اونم با وجود اون هیولای چوب خشک
-خب..چیکار میتونم کنم؟ باید به اجوما بگم ازش مراقبت کنه ؟ یا کریس شی؟ فکر کنم ایندفعه سوهو سرم رو میزنه..
-میخوای من نگهش دارم؟
-شیومین جدی که نیستی؟ تو صبحا اینجایی یبار در هفته ام شیفتی ..یکی باید از تو مراقبت کنه نه اون!
-خیلی خب..فهمیدم! ولی اون نمیتونه اینجا بمونه..من میرم به اجوما زنگ بزنم برات!
-خیلی ممنونم شیومین
ESTÁS LEYENDO
" My Broken Rose "[S2 Uncomplete]
Ciencia Ficción•¬کاپل: کایسو | چانبک| کریسهو | شیوچن •¬ژانر: رمنس | انگست | جنایی | علمی | دارک •¬خلاصه: کیونگسو یک دانشجوی ساده ی موسیقی بود با زندگی ساده تر از خودش تا وقتی که کیم جونگین باهاش همخونه شد و تمام سادگی زندگی اش رو زیر و رو کرد و همه چیز برای کیونگس...