Part 10

1.9K 194 514
                                    


سلام سلام

لطفا بوک رو تو ریدینک لیستتون اد کنین..


ووت و کامنت یادتون نره..

زین داشت تو اون قفس سکته میکرد و از جیغ هایی که میزد، کاملا مشخص بود داره چقد عذاب میکشه... وقتی لیام تو اتاق برگشت، گوشه قفس جمع شده بود و با دستاش صورتشو پوشونده بود..

لیام- زین.. تموم شد میتونی بیای بیرون..

داشت میلرزید و نفسش بند اومده بود... وقتی لیام تو قفس خم شد تا اونو بیرون بکشه، محکم به لباسش چنگ زد و صورتشو تو سینه لیام پنهون کرد...

زین- ل.. ل..

دوباره از گفتن کلمه ها عاجز شده بود.. لباس لیام رو تو مشتش محکم تر گرفت.. میشد به راحتی از حالت چهرش خوند که وقتی نمیتونه حرف بزنه چقد میشکنه...

مشکل زین زیادی جدی بود.. لیام نمیتونست لکنتشو نادیده بگیره.. باید یه راه حلی برا مشکلشون پیدا میکرد.. اینکه هربار بخواد تنبیهش کنه، زین از استرس زبونش بگیره و تا مرز سکته پیش بره اصلا قابل قبول نبود..

لیام- هیششش... نترس زین.. تموم شد..

رفته رفته صدای هق هقش بلند تر شد و لیام فقط نوازشش میکرد تا ارومش کنه...

اونو بغل کرد و به اتاق خودشون برد.. میتونست صدای قلبشو که خودشو به سینش میکوبید حس کنه.. معلوم نبود برایان چه بلایی سرش اورده ولی هرچی بود اون پسر مشکل جدی داشت..

به زین قرص ارام بخش و خواب داد و پیشش موند تا خوابش ببره.. حتی بعد خواب هم پیرهن لیام رو ول نکرده بود..

دنبال یه روانپزشک عالی میگشت.. کسی که تو حرفه ش بهترین باشه.. از چن نفر اشنا و دوست هم نطر خواست و بعد بررسی رزومه همشون بلاخره دونفر شون رو انتخاب کرد... هرازگاهی زین رو که انگشتشو تو دهنش گذاشته بود رو نگاه میکرد.. تو خواب مثل بچه ها معصوم بود..

کنار پنجره سیگار میکشید و هوای خنک بیرون و بوی درختها باعث میشد همونجا کنار پنجره بمونه... برادرش تنها کسی بود که میتونست بیشتر از 5 دقیقه لیام رو پای تلفن نگه داره.. باز داشت پر چونگی میکرد و لیام با حوصله گوش میکرد..

زین- د..ددی

لیام- بعدا بهت زنگ میزنم..

گوشیش رو روی پاتختی گذاشت و کنار تخت نشست.. چشمای زین کمی باد کرده بود و به نظر میرسید خواب باعث شده یادش بره چه اتفاقی افتاده یا شاید تاثیر الکل و ماریجوانا بود..

زین- ساعت چنده؟

لیام-23:42

دستشو رو پیشونیش که زخم کوچیکی برداشته بود کشید..

زین- یادمه تصادف کردم...

لیام- اره.. ولی مهم نیست.. الان بهتری؟

Mistake [z.m_l.s]Where stories live. Discover now