Hope Aroma∿

1.1K 162 97
                                    

ONESHOT;رایحه امید
COUPLE ꧇ ChanBaek

‧₊‧

معلم با بوسه‌های سریعی که روی لبهای بکهیون می‌زد، بیشتر گیجش کرد.
کمرش را جلوتر کشید و لب پایینش را گاز گرفت.

بکهیون تقلا کنان سرش رو جدا کرد.
:«یک نفر می‌بینه ما رو!»

معلم صندلی کمک راننده را خواباند و روی بکهیون خم شد.
:«تو این تاریکی کسی ما رو نمی‌بینه که بخواد آیدل معروفمون رو بشناسه»

بکهیون عصبانی شد.

معلم جذابش بهتر از تمام آدمهای زندگی‌اش می‌دانست که چقدر برای آیدل شدن تلاش کرده بود.
اما در نهایت، به خاطر کله شقی‌های خانواده‌اش و برخورد بدی که با مربی کمپانی داشتند، بکهیون از اودیشن حذف شد.

مرد را به عقب هل داد و با چشمان پر از خشمش بهش نگاه کرد.

موهاش بین انگشتان معلمش پیچیده و سرش به عقب کشیده شد.
:«بهت گفته بودم که از اون نگاه‌های وحشی‌‌ات بدم میاد. بذارشون واسه وقتی که خواستی دخترها رو زیرت به فاک بدی.»

:«لعنت بهت! من فقط تو رو دوست دارم.»

دوباره لبهای بکیهون را بین لبهاش کشید و دستش را زیر تیشرتش برد.

:«پسر خوب، اینکه من رو دوست داری دلیل نمیشه با بقیه سکس نکنی.»

بکهیون دستان سردش را از دور گردن معلمش عقب کشید.

:«تو، تو چی؟ لعنتی این کار رو...»

جمله‌اش با فرو رفتن انگشتان معلمش داخل دهانش شکسته شد.

وحشت زده به چشمهای معلمش نگاه کرد.

دستی که توی دهانش فرو رفته بود و دستی که از روی شلوار آلتش را گرفته بود؛ نمی‌خواست...

نمی‌خواست که با بکهیون توی ماشین سکس کند، نه؟!!

به پنجره اتاق خیره شده بود و تصاویر پسر دبیرستانی را که روی شیشه با ریتم نامنظمی می‌رقصیدن، تماشا می‌کرد.

باد خنکی وزید.
پرده‌ها جابه‌جا شدند و تصاویر عوض شد.

بکهیون ۱۶ ساله‌ای که عاشق معلمش شده بود.

آب دهانش را قورت داد و دستش را به دیوار پشت سرش چسباند.

:«ا-اون کثافت عشق نبود.»

✾EXO ONE SHOTS✾ [Night Version] Where stories live. Discover now