Lee shin me
توی کافه تریا نشسته بودم که اون به قول خودشون ومپایر ها اومدن
_سلام خانوم شاه پریون
+چیه چی میخوای؟
_دیدم کسی پیشت نیست اومدم یه سری بهت بزنم
+...
$اومدیم یه سری بهت بزنیم میگه نه؟
_آره😅
+وات د😐😑
"هی دست از سر اون بردارید
×چرا؟تو میخوای چیکار کنی مثلا؟
"میخوام از دوستم محافظت کنم
$تو اصلا میدونی محافظت چیه که میگی؟
"از شماها بیشتر میفهمم
_تو هم که مثل مایی
×یعنی چی؟
_یکم بو کن میفهمی که اون هم مثل ما چیزه قیافشم داد میزنه
×آره
$تو هم مثل مایی؟
"مثل شما بی شرم نیستم؟
×هی این چشه؟
"من؟
×نه این اسکول (اشاره به شین می)
$وات د فاز؟
_😐
+هان؟چیه؟دارم غذا میخورم دیگه
×غذا؟
+آره غذا جونگ بوم هم داره
_تو هم داری؟پس مثل ما نیستی؟
"میشه یه دیقه بیاین تا بهتون بگم؟
$من میام
_اگه کوک میاد منم میام
×همه رفتن که پس منم میام
Jimin
×خب؟
"من نمیخوام کسی بفهمه که من یه وم...
جلوی دهنشو گرفتم
×هیس اسکل مگه نمیدونی چی میشه؟خر نفهم
"بیشعور کاثافت ...
×باشه حالا خب؟
"به خاطر همین خونایی که میخورم رو توی پاکت های خوراکی میزارم
×هن؟
"مثلا این توی این خونه
_انسان؟
"نفهم حیوون🤦🏻♀️
×خب؟
"من خون رو توی جعبه آبمیوه گذاشتم و میخورم
×ااااه چه باحاله ها
$ما هم از این روش پیش بریم؟
_آره
×خب الان اون بدبختو تنها گذاشتیم
_کجاش بدبخته؟
"ولی بوی خوبی داره
$آره من خیلی دلم میخوا...
_خفه شید بیاید بریم
×غیرت داری الان روش؟
_بیاه👍🏻
×بیشعور نفهم...آره
_کاثافت
"بس کنین بیاین بریم پیش شین می
×بریم
$😐
×پس چرا نیس؟
"کجاس؟
×وایستا الان ببینم کجاست
(دست روی گیج گاهش میزاره و چشماشو میبنده )
"اسکل جان...دخترا اون قابلیت رو دارن🤦🏻♀️🤦🏻♀️
×ما هم داریم مگه نه؟
$نه نداریم
نگاهمو به تهیونگ دادم
_سرشو تکون میده
×مطمئنین؟
"آره
×خب اسکل جان متقابل تو از قابلیتت استفاده کن😅
"😐😐😐😐
"دستشو روی گیج گاهش گذاشته و چشماشو میبنده
بیچاره رفته دستشویی چیکارش دارین؟
×واقعا؟
"آره
$چیکار میکنه؟
"خودت تو دستشویی چیکار میکنی؟
×توی کل عمرت به این شدت قانع نشده بودی نه؟😂
$👍🏻👍🏻👍🏻👍🏻
"من میرم پیشش
_بچه ها
×هوم؟
_بوش داره منو دیوونه میکنه نمیتونم صبر کنم
$پس چطوری ما میتونیم صبر کنیم؟
"چونکه اونایی که خون میخورند و مغرورن صبرشون خیلییییی کمه و باید به سرعت اون خون رو بخورن
×هی تهیونگ اسکل به خودت بیا
"ببین من چی دارم خون آهو خوشمزه ترین خون بین حیووناااا
×ایول
به سرعت رفتم و اونو ازش گرفتم و خوردم
"هی اون خیلی گرون بود بیشعور😒
×خوردمش دیگه
"باید تاوانشو پس بدی
$هی هی هی تهیونگ نرو...من میرم دنبالش
"زود باش بهم تاوانشو بده زود باش سریع
Choi jeong bom
نزدیکم شد
"هی نیا جلو
×مگه نگفتی باید تاوانشو بدم؟
"آر...
با قرار گرفتم لباش روی لابم حرفمو خوردم
"هی چیکار میکنی؟
×تاوانشو دادم
"هی منظورم این نبو...
دوباره لباشو رو لبام گذاشت
"هی بسه دیگه
×نوموخوام
و دوباره👄
"تو ازم خوشت میاد
×میدونم که خیلی زوده بهت بگم ولی من همیشه تو رو زیر نظر داشتم و ازت خوشم میومد
"الان این اعترافه؟
×نه په😐
"من باید فکر کنم آخه...
(وای خسته شدم انقدر نوشتم بوسید🤦🏻♀️😂)
و دوباره آره😂👄
×مگه میتونی درباره این فکرم بکنی؟
"آره تو نمیتونی
×نه نمیتونم
"خب من میرم
و خیلی زود رفت
×بلخره که گیرت میارم
.
.
.
.
خب خوب بود؟😍
دوست داشتین؟🧐
پارت جیمین اوکی بود؟🤨
😂انقدر خسته ام که خدا بدونه😴
منتظر پارت بعدی باشین🥰
DU LIEST GERADE
my vampire boy friend
Vampirgeschichtenداستان از این قراره که تهیونگ و کوک و جیمین توی یه دبیرستانن که هرسه تاشون ومپایرن بعد این دختره شین می تازه اومده تو مدرسه و نمیدونه که اینا ومپایرن (بچه های مدرسه میدونن) بعد هیچ کس به شین می نمیگه چون جونشون به خاطر کوک تو دردسر میوفته(کوک مریضی...