𝐁𝐥𝐮𝐧𝐝𝐞𝐫

1K 109 49
                                    

𝐂𝐡𝐚𝐩𝐭𝐞𝐫𝟏

پاهای کشیده و برنزه اش رو روی هم انداخت.
اون لباس چرم مشکی رنگی که جذب بدنش بود با پوستش تضاد خاصی ایجاد کرده بود .
پوست صاف و شفافش که مثل آینه بود رو به نمایش گذاشت تا مرد های اطرافش رو اغوا کنه .
نگاه خیره ای رو روی پاهای تحریک کننده اش حس کرد ، سرش رو بالا آورد و مستقیم به اون پسرک زل زد .

میز تقریبا بلند و کشیده ای وسط اون اتاق با
صندلی‌های چرمی‌اش خودنمایی میکرد و حالا اون پسر روی صندلی‌ای با فاصله کمی از جِید نشسته بود.
زیر چشمی نگاهی به چهره اون پسر نگاهی کرد ؛
تنها برای وصف اون سیمای پرنور و درخشان یک کلمه
در ذهنش جاخشک کرد "دلبر".

خیره به صورت بی عیب و نقص پسر شد .
واقعا خیره کننده بود ، به معنای واقعی کلمه تمامی صفت های مورد نظر اون رو داشت تا دل جِید رو ببره ؛
ولی با کمی فکر کردن میشد فهمید ما موقعیتی که
جِید به تازگی بدست آورده بود پسر هایی با چندین برابر زیبایی کنار اون قرار گرفته بودن و حالا جایی
برای اون پسر توی لیستش وجود نداشت .
پس با بیخیالی نگاهش رو از اون پسر گرفت و سعی کرد حواسش رو کاملا به جلسه‌اش متمرکز کنه .

برگ برنده اون تنها زیبایی محصور کننده‌اش بود پس با تمام شجاعتی که در وجودش نور امیدی رو روشن میکرد ،
عکسی رو روی پرده نمایش داد ، مدارک مهمی برای جِید بودند که چند ماه بی وقفه به درخواست پدرش روش کار کرده بود .

با صدای خشکی لب زد :

-طبق محاسباتی که تا دیر وقت روشون کار کردم ، پول‌های واریزی با پول‌هایی که خرج شده هم‌خوانی نداره.
یه نفر داره از حساب‌های شرکت بیش از مورد نیاز استفاده میکنه و متاسفانه آقای کیم شما اون یه نفر هستید ‌‌‌.
خوشحال میشم زودتر از ما جدا بشید ؛ البته بدون سر و صدا .

تمام اعضا به خصوص اون پسر زیبا به صورت بی‌حالت جِید خیره شده بودند.
حضار از تعجب با چشم‌هایی که تا حد زیادی بزرگ شده بود و همهمه‌ای توی سالن برپا شد .

آقای کیم از سر اعتراض و عصبانیت از روی صندلی چرم مشکی رنگش بلند شد و با صدای رسایی داد زد :

-این چه معنی میده؟ دارید بدون هیچ مدرکی من رو متهم به دزدی می‌کنید؟

چشم‌های بی‌حالتش رو به آقای کیم دوخت و با لحن دستوری لب زد :

-نیازی به نگرانی شما نیست ، به اندازه کافی مدارک برای متهم کردن شما وجود داره .
فکر می‌کنم این لطف بزرگی از سمت آقای لی باشه که به پلیس تحویلتون نداده .

لبخندی که بیشتر شبیه نیشخند بود روی صورت جِید
نمایان شد ‌ ولی طولی نکشید تا خواست صحبتش رو ادامه بده صدای خشمگین آقای کیم دوباره توی گوشش پیچید :

𝐓𝐡𝐞 𝐋𝐞𝐠𝐞𝐧𝐝 𝐎𝐟 𝐒𝐞𝐝𝐮𝐜𝐭𝐫𝐞𝐬𝐬Onde histórias criam vida. Descubra agora