c h a p t e r 4

2.2K 299 91
                                    

بعد از اتفاقی که چند دقیقه پیش افتاد، هردوشون تصمیم گرفتن قبل از اینکه به تخت برن یه چندتا فیلم نگاه کنن. جانگکوک مشغول درست کردن اسنک ها بود درحالی که تهیونگ داشت یه فیلم برای دیدن انتخاب میکرد

هیچکدوم از فیلما توجهش رو به خودشون جلب نکرده بود، مرد با تنبلی چشماش رو روی چندتا دیسک که روشون شخصیت های کارتونی بود چرخوند.

کی فکرشو میکرد که جانگکوک هنوز این کارتون های مزخرف بچگونه رو نگاه میکنه ؟ تهیونگ با خودش فکر کرد وقتی که داشت با قضاوت به تایتل «زوتوپیا» نگاه میکرد.

بعد از قرن ها گشتن، بالاخره چیزی که دنبالش بود رو پیدا کرد، ایرن هیچوقت بهش اجازه نداده بود که این رو نگاه کنه چون بهش گفته بود که نمیخواد ببینه که تهیونگ با دیدن بگا رفتن یه دختر توسط یه پسر دیگه شق بکنه، خب خیت بچ، جانگکوک در حال حاضر تنها کسی بود که تهیونگ رو مدام هورنی میکرد.

" هی من با غذا برگشتم، چیزی انتخاب کردی ؟ " جانگکوک سیب زمینی سرخ کرده ها و سوسیس رو روی میز کنار مبل گذاشت، " چه فیلمیه؟ "

" اوه خودت ببین متوجه میشی "

هردوشون روی مبل دو نفره نشستن، همدیگه رو سفت بغل کردن جوری که انگار مبل برای هردوشون جا نداره. تهیونگ دکمه ی پلی رو فشار داد و این باعث شد که پسر نوجوون یه نگاه 'شوخیت گرفته؟' تحویلش بده

" فیفتی شیدز اف گری؟؟ خب معلومه، مثلا چی قرار بود به غیر از این انتخاب کنی "

" منو مقصر ندون! کالکشن فیلمات همشون مزخرف بودن و این تنها فیلم نرمال بینشون بود "

" و منظور تو از نرمال اینه؟ واقعا فکر میکنی بی‌دی‌اس‌ام نرماله؟؟ "

تهیونگ ابروش رو بالا داد، " خب نظرت چیه امتحانش کنیم تا ببینیم نرماله یا نه "

" خفه شو پیر خرفت "



ایده ی بدی بود.

تا وسطای فیلم، تهیونگ داشت خودش رو بخاطر اینکه انقدر سریع شق کرده بود لعنت میکرد.

توی تمام سکانس ها تهیونگ داشت جانگکوک رو به جای اناستازیا *شخصیت فیلم فیفتی شیدز* تصور میکرد، به طور لعنتی ای هات میشد اگه میتونست جانگکوک رو اینجوری که دست‌هاش بسته‌س ببینه.

نفس تهیونگ لرزید وقتی که دوتا انگشت رو حس کرد که از روی سینه ی برزنش حرکت کردن و روی شونه هاش قرار گرفتن، " چی شده ددی؟ انقدر سریع شق کردی؟ "

مرد بخاطر صدای نرم و مخملی پسر نوجوون غرید.

جانگکوک واقعا حسابش از دستش در رفته که چقدر خودش رو موقع ددی صدا زدنه تهیونگ تصور کرده، اصلا غیر قابل شمارشه.

" اره من الان هورنی ام بیبی. چرا بهم کمک نمیکنی ؟ "

مو پرکلاغی یه ابروش رو بالا برد، یه لبخند شیطانی روی چهره ی زیباش شکل گرفت قبل از اینکه دوباره چهرش به حالت پوکر عادی بگرده، " ایووو، کیرتو کنترل کن پدربزرگ "

" ولی کوکی لطفااا~ احساس بدی بهت دست نمیده که منو توی این حالت ببینی؟ من به دهنت احتیاج دارم بیبی "

جانگکوک صورت تهیونگ که میخواست ببوستش رو اونور هل داد، گوشیش که درحال حاضر توجهشو بیشتر از تلوزیون به خودش جلب میکرد توی دستش گرفت.

بخاطر خدا، جانگکوک این فیلم رو هزار بار دیده، " نمیتونم ته، درواقع میخوام ازت درخواست کنم که بری خونه "

تهیونگ نق زد و بدن جانگکوک رو توی بغلش گرفت و فشارش داد، " اما چراا؟~ من میخوام شب رو با بیبیم بگذرونم~ "

" برادرم داره میاد خونه پس بهتره همین الان گمشی بری"


جانگکوک: ته~ متاسفم که نتونستیم بیشتر وقت بگذرونیم

جانگکوک: دیدی ماشین برادرمو که قبل از رفتن تو داشت میرسید اره؟

جانگکوک: ته عصبانی نباش~

جانگکوک: ددی

ته‌ددی: من ناراحت نیستم بیبی

ته‌ددی: میتونیم بعدا هم باهم وقت بگذرونیم

جانگکوک: ولی کی؟؟ اون قراره تا وقتی که خانوادم برگردن پیشم بمونه

جانگکوک: این افتضاحه، ترجیح میده توسط تو بگا برم تا با اون یه هوا رو تنفس بکنم

ته‌ددی: خب..

ته‌ددی: میتونیم اینو برنامه ریزی کنیم بیبی

ته‌ددی: فردا، راس ساعت هشت شب، جیمین قراره خونه ی یکی از دوستاش شب بمونه و منم که به زنم اهمیتی نمیدم پس-

ته‌ددی: دیر نکن وگرنه ددی تنبیهت میکنه ;)

جانگکوک: بهرحال من پایه ی تنبیهم

جانگکوک: نمیتونم صبر کنم تا درحالی که دستام و پاهام بستن با دیک گنده ی تو توی سوراخ تنگم بگا برم ددی

ته‌ددی: اوه بیبی، این حرفای درتی رو برای بعدا نگه دار

ته‌ددی: بهتره بعدا روی این دهن گناه آلود و کثیفت کار کنیم. تا بعدا پرنسس

هایییی اوری‌بادی میس یو‌ ال سو فاکینگ ماچ :''

سو اینم چپتر جدید!! ببخشید که خیلی مجبور شدید منتظر بمونین اما سرم شلوغ بود نمیتونستم و وقت نداشتم که ترجمه بکنم ولی این رو نیم ساعت کمتر سریع ترجمه کردم که بزارمش براتون چون لیاقتش رو دارین :')❤️

امیدوارم از این چپتر و پررو بازی های جانگکوک و حشری بازی های تهیونگ خوشتون اومده باشه :)))

ووت و کامنت فراموش نکنین. دوستتون دارم. شب خوبی داشته باشین 3>

My son's best friend | TAEKOOK Dove le storie prendono vita. Scoprilo ora