First meet

170 29 5
                                    

《۱۵ سال پیش》

_ته ته چرا گریه میکنی ؟؟
+بازم بابام با مامانم دعواش شد ..
_میخوای بیای خونمون ؟؟
+نهههه
_چرا اخه انقدر یخی باهام¡-¡
+جی کی من فقط با تو یخ نیستم :/
_ولیی این خیلی بده
+جی کی اینکه تو نمیتونی از خودت دفاع کنی چی:/؟
_من میتونم از خودم دفاع کنممم
+اهااا پس اون زخمو خودت رو صورتت زدی :/
_منم زدمش
+من اونجا بودم تو فقط خوردی:)
_تو بودی ؟
+اره
_پ چرا نیومدی کمکم :(
+پ فک کردی اونی که اونو از روت برداشتو تو مثله میگ میگ در رفتی کی بود :/؟
_چرا زودتر نیومدی ؟
+چون میخواستم خودتت از خودت دفاع کنی من همیشه نیستم :)
_ینی چی تههههه ؟؟؟
+ما فردا قراره از اینجا بریم :)
_ولی ولییی
+نمیشه دیگه جی کییی ولی ما میتونیم بعدا همو تو اون دانشگاه معروفه که داداشت رفته بود همو ببینیم :)
_ارههه حق نداری فراموش کنیا
+باشهههه
_ولی باید یه قولی به من بدی ته ..
+چه قولی مثلا ..؟
_دیگ سرد نباشیو باهمه صمیمی باشی :)
+اونوقت تو چ قولی میدی در ازاش؟؟
_یاد بگیرم بقیرو بزنم و از خودم دفاع کنم
+پس اگ منو دیدی از منم دفاع کن :/
_داری تیکه میندازی :|
+معلومه ...
_پس من همین الان بهت قول نیدم ک قوی شمو برای کم کردنه روت از توهم مواظبت کنم ؛)
+پس شاهزادع منم قول میدم دیگ سرد نباشم ؛)
_هییی قول دادیاااا
+من چیزی ندادم ؛)
_پس منم قول نمیدمو همیشع کتک میخورم :|
+اوممم..خووو ...اههه ..قبوله قل میدم :(
_اخخخ جوووون
=تهیونگگگگگگگگگگ
+اوخخخ بابامه باید همو ببینیمااا
_با..شههه
+هییی گریه نکن منم گریم میگیره..‌
_ن.رووو
+ولی باید برم ...
=تهیونگ مگه نمیگم بیااا.جی کی خداحافظ
_عمو ته نرع
=نمیشه ته بدو
+خداحافظ جی کیییییی
_خداحافظ تههههه
 

You've reached the end of published parts.

⏰ Last updated: Sep 11, 2020 ⏰

Add this story to your Library to get notified about new parts!

Our promiseWhere stories live. Discover now