با ضربه ای که توسط ماشین بهش خورد کمی جلوتر پرت شد و روی زمین افتاد ...+ جانگ...ک...
حتی فرصت نکرد بال هاش رو جمع کنه و فقط به مردی که اونور خیابون رو سنگ فرش های بیهوش افتاده بود نگاه میکرد...
مهم نبود که چه اتفاقی میوفته ، اون جانگکوک رو نجات داده بود مهم نبود که الان تمام مردم شهر میفهمن تهیونگ چیه ، فقط مردی که عاشقانه دوسش داشت مهم بود....
# اوه خدای من اون چه جونوریه....
* وایسید عقب ما هیولارو به مقامات تحویل میدیم ...
# مامان من میترسممممم ...
صدای های عجیب غریب مردم افرادش رو می شنید اما توانی برای تکون خوردن نداشت ؛ صدای جیغ دختر بچه و صدای پلیس های امنیتی که با اسلحه های بیهوش کننده نزدیکش میشدن....
با چشمای تارش به روبرو نگاه کرد ، جانگکوک کجا بود ؟ چرا نیست ...
تا اومد اسم جانگکوک رو داد بزنه ، یکی از اون تیر های بیهوش کننده به پاش خوردن و سرش سنگین شد ...
_______________________
Jkروی تخت بیمارستان دراز کشیده بود و نفس های منقطعش جین رو هر لحظه نگران تر میکرد...
اگه بیدار میشد و میدید که تهیونگ کوچولوش رو با عنوان ' هیولا '
بردن معلوم نبود چه بلایی سره خودش میاره ..تمام شبکه های تلویزیون برنامه هاشون رو قطع کرده بودن و همه عکس پسره ریز جثه ای که بال های سفید داشت رو توی اخبار نشون میدادن ...
" هیولای جذاب و زیبایی که با فریبندگی جان مردم رو میگیرد "
" پسری عجیب با بال های بزرگ که مردی رو تو خیابون مورد ضرب و شتم قرار داد "
مجری های اخبار پشت سره هم این هارو می گفتند و این باعث میشد جین هر لحظه بغض تو گلوش سنگین تر بشه ..
تهیونگ مگه چی بود ؟ مگه چیکار کرده ؟
" هی...هیونگ "
برگشت و به چشم های تب داره جانگکوک نگاه کرد ، یه زخم عمیق از بالای پیشونی تا نزدیک ابروهاش کشیده شده بود و احتمالا بخاطر برخوردش با سنگ فرش های خیابونه ....
" هیونگ ، تهیونگ کو ؟ حالش خوبه ؟ ماشین به اون که نزد "
* ببین جانگکوک الان فقط استراحت کن بعدا همه چیزو برات میگم ..
" یعنی چی هیونگ درست حرف بزن "
* خب ...
" جین لطفا بگو چه اتفاقی افتاده "
YOU ARE READING
The angle of my heart [Completed]
Fanfictionکاپل : kookv ژانر : smut . Romance. Daddy kink . Fantastic خلاصه : تهیونگ فرشته ی طبیعیت یهو یه ماموریت عجیب بهش میخوره اونم اینه که برای محافظت از جونگکوک به زمین بره .. اما تهیونگ میتونه مواظب جونگکوک خشن و افسرده ای باشه که تازه عشقش رو از د...