!! شرایط سنی داره بیوتیا !!
●○●○●○●○●○●○●○●○●○●○●○●○●○●○●○●○
شب قبل-هونهانلوهان با تکون آخر دستش رو به کیونگسو و کای، درو بست و با "هوف" کشیده ای سمت سهون که چرخیده بود و ازش دور میشد، برگشت..
لوهان- خیلی خسته شدم ولی شب خوبی بود..
سهون بدون اینکه برگرده، در ادامۀ "اوهوم" خفه ش ضمیمه کرد:
سهون- فقط امیدوارم حال بکهیون خوب باشه..چندان سرحال بنظر نمیومد..
و دست دراز کرد تا تابلوی نقاشی هدیه شو از کنار دیوار نشیمن برداره و جلوی صورتش بگیره تا یبار دیگه از نزدیک نگاه دقیقی بهش بندازه..
لوهان- میخوای کجا نگهش داری؟
سهون با دستای بالا گرفته و تابلوی بین انگشتاش، سمت اتاقشون راه افتاد و درهمون حین گفت:
سهون- معلومه تو اتاقمون..دقیقا روبه روی تخت..این حاصل زحمتای توئه..نقاشی به این قشنگی رو باید تمام مدت دید..
لوهان با نیشخند پلیدی تا جلوی در اتاقشون دنبالش راه افتاد و اجازه داد سهون با خوشحالی فکرکنه این کارا و بلبل زبونی هاش قراره جواب بده و لوهان رو از برنامه هاش، که تمام شب جلوی چشماش مثل فیلم رد میشدن و هرازگاهی چیزی ازشون کم یا بهشون اضافه میشد، منصرف کنه..
سهونی که حالا تابلوی روبه روی تخت رو برداشته بود تا نقاشی صورتش رو جاش بذاره..
سهون- خیلی به اینجا میاد..
چند قدم عقب رفت تا با سری خم شده سمت شونه ش و دستایی که توی جیبای پشتی شلوارش فرو کرده بودشون، به تصویرش با پس زمینۀ آبی رنگ ملایم دیوار اتاق نگاه کنه..
لوهان- سهون..
مثل معلمایی که میخواست به یه دانش آموز خنگ توضیح بده، صداش زده بود و همین باعث شد صدای "شُر" ریختن قلبش رو جایی تو شلوارش حس کنه..مخصوصا که لوهان دستای به سینه زده ش رو باز کرده و داخل شده بود تا در اتاق رو پشت سرش ببنده..و حتی قفل کنه! و حتی تر!! کلید رو تو جیب شلوارش بذاره!
لوهان- میدونی که هیچکدوم اینا قرار نیست نجاتت بده؟
سهون خیلی سعی کرد خودش رو نبازه و از مرحله پرت نشون بده اما آب دهنش که سخت و صدادار از گلوش پایین رفت، چندان این امکان رو بهش نداد..
سهون- از..از چی نجاتم بده؟
لوهان- از همونی که خودت میدونی..حتی قیافۀ پوکری که به خودت گرفتی هم کمکت نمیکنه..
آخرین سانت های فاصله هم که با آخرین قدم لوهان به صفر رسید، دستش روی گونۀ سهون نشست و انگشتاش، گردنش رو تا یقۀ لباسش پایین اومد تا با لحن اغواگرانه و ولوم پچ وار صداش، ترکیب سکسی بسازه..
YOU ARE READING
[ℭ𝔬𝔪𝔭𝔩𝔢𝔱𝔢𝔡] ༄𝓐𝓰𝓪𝓲𝓷 -𝓪𝓯𝓽𝓮𝓻𝓼𝓽𝓸𝓻𝔂࿐
Romance👶Couples: Chanbaek▪️Hunhan (side)▪️Kaisoo (side) 👶Genre: Romance▪️Mpreg▪️Smut 👶Author: Evin 👶Description: چند ماه از تشکیل سه تا خانواده کوچیک داستان میگذره.. اما اعضای هرسه، هنوز واسه رسیدن به آرامشی که آرزوشو دارن، در تلاشاند و اتفاقای جدیدی...