بکهیون وولی زد و همون دم نفسش از دردی که تو شکمش پیچید، بند رفت و اخماش تو هم شد..طول کشید تا تونست با بی حرکت موندنش دردش رو تسکین بده و بالاخره نرم نرم، چشمای خمارش رو باز کنه و نگاه دور اتاق سفید رنگی که داخلش بود بچرخونه..
هم اتاق از وسیله پر بود هم کیونگسو با لبخند درخشانش بالای سرش ایستاده بود و نگاهش میکرد پس قطعا به این فکر نیفتاد که نکنه مرده؟!
کیونگسو- بالاخره بیدار شدی؟
بکهیون انگار اصلا نشنیده باشه کیونگسو چی گفته، گنگ نگاهش رو تا دستاش و بعدش شکمش پایین آورد
- بکیئون...؟
کیونگسو مکثی کرد درحدی که حین پایین تر کشیدن سرش، ذهنش رو جمع کنه و بتونه لبخند مطمئنی تحویل بده..
کیونگسو- چون زودتر متولد شده تو دستگاهه..ولی حالش کاملا خوبه..
بکهیون که هنوز از خواب گیج بود، بی فکر خواست نیمخیز بشه تا شاید بتونه بره ببیندش اما درد دوباره شدت گرفته ش نذاشت و عوضش "آخ"ش رو بلند کرد
کیونگسو- هـی! پسر آروم باش..الان فقط باید استراحت کنی..یکم دیگه بخواب بعد میتونی بری پیش بکیئون و بغلش بگیری..
بکهیون با مخلوطی از ناراحتی و التماس به کیونگسو نگاه کرد که کیونگ، سعی کرد نادیده ش بگیره چون اگرچه بک اینو نمیخواست اما خوابیدن واسه ش بهتر بود..پس فقط پتوی روی تن بک رو مرتب کرد و دستش رو به سرش کشید..
کیونگسو- بخواب..قول میدم بعدش تمام مدت نزدیکش باشی..
- هانیول کجاست؟
کیونگسو- قراره پیش لوهان بمونه..بخواب بک..
با وجود مقاومت بکهیون اما نوازش آروم کیونگسو روی پیشونی و شقیقه ش، قدرت دست و پا زدن بیشتر تو لجبازی بی سر و تهش رو ازش گرفت و چند دقیقۀ بعد با کمال میل دوباره به خواب رفت..
کیونگسو، نگاه محتاطی به چهرۀ خوابیدۀ مظلوم بک انداخت و با قدمای آهسته و تا حد امکان بیصدا از اتاق خارج شد و قدم به جمع دوستای نگرانش گذاشت..
کای- بیدار شد؟
کیونگسو- آره ولی خیلی بیدار نموند..الان دوباره خوابیده..
لوهان- حالش خوب بود؟
کیونگسو مجبور شد واسه دیدن لوهان سرش رو کاملا خلاف جهت کای بچرخونه
کیونگسو- گفتم که، خیلی بیدار نموند تا وضعیتش رو کامل بفهمم..از بکیئون و هان پرسید و دوباره خوابید..ولی بنظر خوب میومد..
هرچند خیال نگران هم کای و هم لوهان و هم چان رو با این حرفش راحت کرد، اما درعین حال شور بدی رو هم تو وجود چانیول به راه انداخت..حسی مدام تو گوشش میخوند که بکهیون اسم اونو نیاورده..
YOU ARE READING
[ℭ𝔬𝔪𝔭𝔩𝔢𝔱𝔢𝔡] ༄𝓐𝓰𝓪𝓲𝓷 -𝓪𝓯𝓽𝓮𝓻𝓼𝓽𝓸𝓻𝔂࿐
Romance👶Couples: Chanbaek▪️Hunhan (side)▪️Kaisoo (side) 👶Genre: Romance▪️Mpreg▪️Smut 👶Author: Evin 👶Description: چند ماه از تشکیل سه تا خانواده کوچیک داستان میگذره.. اما اعضای هرسه، هنوز واسه رسیدن به آرامشی که آرزوشو دارن، در تلاشاند و اتفاقای جدیدی...