بعداز مدتها با کمی خوشحالی روی راحتی کوچیکش نشست و شروع به نوشتن کرد
صفحه ۳۶۴:
دقیقا دو روز دیگه یک سال میشه که از هم جدا شدیم
نمیدونستم میتونم بدون تو یک سال تموم زندگی کنم
با اینکه سخت بود...درد داشت... ولی من زندگیمو گذروندم
امروز دیدمت
از دور بعداز یک سال دیدمت
اونور خیابون درحالی که اخم‌جذابی رو پیشونیت بود...
بازم موهاتو سیاه کردی
یادت میاد بهت گفته بودم سیاه فقط به تو میاد...یادته گفته بودم سیاه برای من رنگ غم انگیزی نیست چون منو یاد تو میندازه
سیاه زیباترین رنگ زندگی منه
عشق جدیدتو دیدم باهم داشتید به طلاوجواهرات نگاه میکردید
اونم مثل خودت خیلی خوشگله
پیش هم یه زوج عالی شدید
بهتون حسودیم میشه
خوشحالم یکی به خوبی خودت پیدا کردی
چون من هم سطح تو نبودم من برای تو خیلی کم بودم
پسری یتیم...
اون مثل من نیست
بهش غبطه میخورم
حیف،مثل اینکه عشق من برات کافی نبود...
میدونستی یاد پارسال کریسمس افتادم
باهم روی تراس آپارتمانی که خریده بودیم وایستاده بودیم
دور از همه مردم
دور از خانوادت
دور از تمامی مشغله های فکریمون...
درتاریکی بهم خیره شده بودیم و فقط صدای باد گوشهامونو نوازش میکرد
یادته بهت گفتم یه افسانه هست ، میگه زوجایی که اولین برف سالو باهم ببینن تا آخر عمر باهم میمونن
ولی اون روز برف نبارید تو منو بردی و برف مصنوعی درست کردی
و آخرش هم‌گفتی حتی اگه اولین برف امسالو باهم‌نبینیم سال بعد هست و همیشه پیشم‌میمونی
برف نمیتونه مارو از هم جدا کنه
ولی اون برف مصنوعی بود
و دقیقا فرداش وقتی داشتی برای همیشه ازم خداحافظی میکردی برف شروع به باریدن کرد
همین برف بود که شاهد جدایی ما شد
الان از برف متنفرم
چون منو یاد تو میندازه
یاد آخرین حرفات
یاد نگاهای پراز عشقت
من میتونستم عشقو تو چشمات ببینم
پس‌چرا ترکم کردی
کاش برای یک بار دیگه هم که شده میتونستم بغلت کنم
میخوام دوباره بوی خوشایندت توی خونمون بپیچه
ولی الان فقط من موندم و بوی سرمای وحشتناکی که هرشب سیلی محکم به صورتم میزنه...
هنوزم دوست دارم
هنوزم به یادتم
شاید بگی احمقم ولی من اینم
متاسفم شاید منو خوب نشناختی
با غمی آشنا دفترکوچیکشو بست و با خودش فکر کرد: باید یه دفترچه دیگه درست بکنه
" دوستت دارم بیشتر از دیروز و کمتر از فردا "
YOU ARE READING
My sweet diary
Romance"عاشقتم،حتی وقتی دارم زیرخروار ها خاک دفن میشم" ................ فریادی از درد کشید محکم‌چشماشو به هم میفشرد و زیرلب دائم تکرار میکرد _نه _این واقعی نیست _من نکشتمش _من معشوقه خوشگلمو نکشتم... ژانر:انگست،عاشقانه کاپل:Vkook #Erika
