6

286 85 91
                                    

" پس دیشب حسابی کیف کردی دیگه." پسر مو قهوه‌ای همینطور که روی مبل لم داده بود پرسید.

هری هم روی مبل مقابل پسر نشسته بود و با ذوق خاصی توی چشم‌هاش با پسر حرف میزد.

" آره آره آره‌. خیلی خوب بود. حتی نمیتونی تصورشو بکنی تا چه حد حس خوبی داشت. اون خیلی شیرینه خیلی." کوسن رو توی بغلش فشار میده و با چشم‌های سبز معصومش به پسر مقابلش خیره میشه." میتونی تصورشو بکنی نایل؟"

نایل بخاطر ذوق بچگانه‌‌ی دوستش میخنده و دستشو روی پیشونیش میزاره و میگه" نه نمیتونم تصورشو بکنم هزا. من نبودم که دیشب باهاش رفتم سر قرار."

هری ناگهانی از روی مبل بلند میشه و به سمت نایل میره. همینطور هم کوسن رو هم بین بازوهاش فشار میده‌.

کنار نایل میشینه و پاهاشو توی شکمش جمع میکنه." اون درست مثله یه جنتلمن واقعی بود. خیلی خوشگل، مهربونه و سوییت. اون خیلی با من خوب رفتار میکرد نی خیلی خوب."

سرشو روی شونه‌ی نایل میزاره و به نقطه‌ی نامعلومی از سقف خیره میشه. درست شده بود مثله پسرهای دبیرستانی که برای اولین بار کراششون بهشون درخواست قرار گذاشتن داده.

نایل میخنده و دستشو داخل موهای نرم هری فرو میبره و آروم‌ نوازشش میکنه." دوست بیچاره‌ی من خل شدی رفت."

هری بدون اینکه نگاهشو از سقف بگیره میگه" من حاضرم برای لویی خل بشم."

کوسن رو کنار میزاره و چهار زانو روی مبل کاملا رو به نایل میشینه." میتونی حدس بزنی دیشب موقع برگشت به خونه چیکار کرد؟ حدس بزن نی."

نایل به صورت نمایشی فکر میکنه و سرشو میخارونه." آم.. بغلت کرد؟ آها..." توی هوا بشکنی میزنه و با لبخند بزرگی رو لباش میگه" توی ماشین کردت."

هری با قیافه‌ی پوکری به نایل نگاه میکنه. نایل بیخیال شونه‌ای بالا میندازه و میگه" خب چیکار کرد؟"

اون لبخند پر از ذوق دوباره روی لب‌های هری ظاهر میشه." بوسم کرد نایل. اون منو بوسید."

فقط برای چند ثانیه نگاه نایل رنگ نگرانی به خودش میگیره ولی سریع شادی رو جایگزینش میکنه و نمیزاره هری اون نگرانی رو توی چشم‌های آبیش ببینه.

" اون واقعا اینکارو کرد؟"

هری دست‌های نایلو میگیره با صدای بلندی میگه" آرهههههه. واقعا منو بوسید. خیلی خوب بود. بوسمون پر از احساسات بود. میتونستم تمام احساساتشو بعد از بوسه توی چشمای اقیانوسیش ببینم." پشتشو به نایل میکنه و سرشو روی پاش میزاره و نگاه معصومشو به چشمای اقیانیوسیه نایل میده." میدونم شاید بگی احساساتم خیلی جدی نیستن چون تازه همو دیدیم. شاید بگی هنوز برای احساس داشتن خیلی زوده ولی باور کن نایل، حسم به لویی واقعیه. واقعی‌تر از هر واقعیتی. درسته هنوز نمیگم عاشقشم یا دوسش دارم ولی میدونم یه حسی ته قلبم بهش دارم. دیدم به لویی با دیدم به یه دوست چند روزه یکی نیست."

Mind (L.S)Where stories live. Discover now