-saminkh38-'s Reading List
92 stories
Nyctophile by _selenilium
_selenilium
  • WpView
    Reads 16,627
  • WpVote
    Votes 4,168
  • WpPart
    Parts 26
*اصلا چرا کشتیش؟ _من کی رو کشتم؟ *لیام پین؛ تو زین مالیک و تمام اعضای خانوادت رو کشتی!! _من این کارو کردم؟ چه...خفن! •liam top •dark ⚠️این داستان شامل محتوای دلخراش است
FOOL'S GOLD by Gay_Shiper_FF
Gay_Shiper_FF
  • WpView
    Reads 10,363
  • WpVote
    Votes 1,800
  • WpPart
    Parts 14
هستی اما کم‌رنگ... حرف می‌زنی اما تلخ.‌‌.. محبت می‌کنی اما سرد... چه اجباریست به دوست داشتنِ من؟!
The King's Dream Hide by zayn1payn
zayn1payn
  • WpView
    Reads 10,952
  • WpVote
    Votes 2,340
  • WpPart
    Parts 12
کودک یتیمی که سرنوشت براش برنامه های زیادی ریخته بود توی قصر سلطنتی و دردونه شاه و ملکه بودن قشنگ بود واسش... ولی چی میشه اگه کودکی از خون و روح شاه و ملکه به دنیا بیاد؟ "این اتاق چرا پر از عکسای منه عالیجناب؟!" "من رویا هامو نقاشی میکنم لیام،گاهی هم مینویسمشون بعد میزارمش تو این اتاق و تو چه حسی داری که رویای پادشاهی؟″ 𝑤𝑟𝑖𝑡𝑒𝑟 : r~n
Hugo Boss [Z.M]  by cdfstyles
cdfstyles
  • WpView
    Reads 3,411
  • WpVote
    Votes 682
  • WpPart
    Parts 11
ل : مدل این فصل از کالکشنم میشی ز : نه! ل : سوالی نبود، امری بود. ز : من...بلد نیستم! ل : خودم آموزشت میدم
𝑺𝑨𝑽𝑬 𝑴���𝑬 ~[𝐋.𝐒].[𝒁𝒊𝒂𝒎]࿐ by its_il
its_il
  • WpView
    Reads 13,020
  • WpVote
    Votes 3,305
  • WpPart
    Parts 24
[on going...] «فرقی نداره چندبار گم بشی هری! من هربار میام و نجاتت میدم...» پرنس لویی ویلیام تاملینسون، شاهزاده و جانشین یکی از هفت قلمرو و هری فقط یه خدمتکار ساده‌ست... ولی چی میشه اگه یه روز دیگه اوضاع مثل سابق نباشه؟! چی میشه اگه داستانی که از بقیه برای خودمون ساختیم، زمین تا آسمون با واقعیت فرق داشته باشه؟! COVER BY: @Cnstylinson
THE CAT▪︎Z.M▪︎ by PurPlescorPioo
PurPlescorPioo
  • WpView
    Reads 2,062
  • WpVote
    Votes 457
  • WpPart
    Parts 11
وقتی اون پنجه های طلایی زیر نور خورشید بدرخشن و اون نیشخند کج روی صورت گربه بشینه،درست زمانیِ که میفهمی کارت تمومه... هیچکس نمیتونه از دست اون روانی فرار کنه پس بهتره تقلا کردن رو کنار بذاری . . .
راز(mystery) by risa80
risa80
  • WpView
    Reads 21,367
  • WpVote
    Votes 4,666
  • WpPart
    Parts 29
جانی_تصمیم درست همینه لئو ، زین و لیام باید ازدواج کنن درسته زین گند زده بود ، خبرنگارا عکسش و هنگام ورود و خروج از گی کلاب نیویورک گرفته بودن و این خبر همه جا پخش شده بود و جانی از اب گل الود ماهی میگیره ، پسر کوچیکش که به قول خودش مایه ننگش بود و از سرش باز کنه لئو و جانی شریک هم بودن و بزرگترین سرمایه داران نیویورک بودن پس برای حفظ ابروشون تصمیمی گرفته شد که به نفع هر دو طرف بود لئوناردو با مکث طولانی غرق افکارش شد و در نهایت سرشو به نشونه مثبت تکون داد ازدواج این دو باعث تموم شدن این شایعات میشه لئو_بعد از ازدواج میفرستمشون روستای سیدنی ، مادرم اونجا زندگی میکنه ، هردو میتونن در کنار مادرم باشن اون لحظه تنها تصمیمی که میتونست بگیره همین بود و مطمعن بود پسر خودش میتونه از رازی که تو اون روستا پنهان بود مراقبت کنه ________________ کاپل: لری ، زیام