MahyaAzad's Reading List
160 قصة
دونگ زی (فصل دوم) بقلم suzilv
دونگ زی (فصل دوم)
suzilv
  • مقروء 3,530
  • صوت 1,094
  • أجزاء 35
_ سه هزار سال برای فراموشی کافی نبود؟ _ شبی، به زمهریر زمستان و بوران سرما، در چهل سالگیم خوابیدم اما صبح سه هزارسال بعد بیدار شدم. تو نبودی.. من بودم و ترسی غریب.. من بودم و تنهایی.. من بودم و انتظار و انتظار و انتظار... اگه هزاران سال دیگه هم میخوابیدم، بازهم فراموشی تو ممکن نبود... 💔از من ممکن کردن، ناممکن ها رو نخواه‌‌🥀
Lets ATTACK on GAMES👻معرفی بازی های جذاااب بقلم sebbyuki
Lets ATTACK on GAMES👻معرفی بازی های جذاااب
sebbyuki
  • مقروء 5,481
  • صوت 569
  • أجزاء 14
یه سری بازی براتون آوردم که خودم عاشقشونمممممم😍♥️👊 واسه تک تکشون خودکشی کردم طیِ زمانای مختلف😂💕 فقط عکسا و گیفا و توضیحاتو ببینید، مطمئنم مث جت میرید برا دانلود😎 خعلی خفن و خوفن😈 ژوون بدو ببین و بخون💜 این لیست، تموم شدنی نیس:) هر بازی جذاب و خفنی بهش اضافه میشه😋 منتظر آپدیتای جدید هم باشید❣ #1 Otaku #1 Game #1 Anime
ماجراهای من و بوچّان بقلم sebbyuki
ماجراهای من و بوچّان
sebbyuki
  • مقروء 24,333
  • صوت 2,347
  • أجزاء 40
🖤فن فیکی متفاوت از انیمه خادم سیاه:)♡ 🖤رده سنی: +17 🖤ژانرها: شیاطین و شینیگامیای هات(والا که ژانره!) عاشقانه، کمدی، کمی ترسناک، فانتزی، اکشن، شونن‌آی، رازآلود، درام 🖤کاراکترها: تقریبا همه هستن:) حداقل لازمه دو تا فصل اولو دیده باشین. ولی هرچی از خادم هس به طور کامل بخورین که لازم میشه♡==> سباستین♡شیل، کلود♡آلویس آندرتیکر، گرل و بر بچِ شینیگامی خدمتکارهای عمارت فانتوم هایو الیزابت و خانواده + چنتا کاراکتر اورجینال♡ و... (♡≧¤≦) شیل کاملا در دام شیطان افتاده‌است. دیگر راهِ فراری نیست. از درد فریادی بلند میکشد. زمزمه‌ای ناآشنا‌‌... سرش از درد، در حال انفجار است. ذهنش متزلزل شده است و کنترل افکارش را ندارد. نیشخندِ شیطان وجودش را به آتش می‌کشد! سباستین برای قدرت، شرورانه ترین عملی که شیاطین از انجام آن منع شده‌اند را انجام میدهد. هوس، او را کور کرده‌ است. به سمت شیل قدم برمی‌دارد. چشمان سرخش شعله میکشند. - چه احساسی داره بوچان؟ اینکه بدونید بخشی از من درونتونه و داره رشد میکنه... یه دورگه! - احساس قدرت! همونطور که از تو استفاده کردم، ازونم برای اهدافم استفاده می‌کنم. فرقی نداره از وجودِ کیه... همتون فقط وسیله‌ی انتقامِ منید! -یو آر سو سوئیت بوچّاااان -او...اوروسای!!
Agnosthesia بقلم Senior_yuheng
Agnosthesia
Senior_yuheng
  • مقروء 14,764
  • صوت 2,399
  • أجزاء 43
یونگی به گیسوان سفیدش چنگ زد و درحالی که قطره اشکی از روی بیچارگی از پلکش چکیده بود فریاد زد: "به چی قسم بخورم تا باورم کنی؟ به اعتماد از بین رفتت؟ به جون خواهرم؟ به روح پسرمون؟ به خون پایمال شده ی مردمم؟ به کدوم خدا پناه بیارم تا باورم کنی؟" هوسوک چانه ی اورا محکم در دست گرفت و به چهره ی رنگ پریده و بیمارش زل زد.بوسه ای خشن را شروع کرد، بوسه ای که ترس و درد را به دل امگا مینداخت. آلفا آنقدر بوسه را ادامه داد تا طعم گس خون، دهان جفتشان را پر کند. از او فاصله گرفت و غرید: "باور داشتن به تو، آخرین چیزیه که درون وجودِ سوختم می تونی پیدا کنی لادا!" ᨏᨐᨓ ᨓᨐᨏ کاپل اصلی:سپ(هوسوک تاپ) کاپل فرعی: وانگشیان_جیمین×کران ژانر:امگاورس،تاریخی،امپرگ،رمنس،درام نویسنده:یوهنگ
+21 أكثر
✞︎𝚈𝚞𝚘 𝚊𝚛𝚎 𝚖𝚒𝚗𝚎✞︎ بقلم ciel_1385
✞︎𝚈𝚞𝚘 𝚊𝚛𝚎 𝚖𝚒𝚗𝚎✞︎
ciel_1385
  • مقروء 2,463
  • صوت 387
  • أجزاء 12
اولین کارمه پس لطفا حمایتم کنین دلبندانم🐣 خب خب این یه داستان فیک و یاعویی در مورد شیل و سباستین هستش بقیش رو تو پارت اول توضیح میدم 🌸🌸🌸🌸 حتما بخونینش که اگع نخونین صحنه های اسمات زیادی رو از دس میدین حال از من گفتن 😐 🌸🌸🌸🌸🌸 خلاصه ای از داستان : +اهههه سبا...ستین تم..تمومش کن -تمومش کنم؟ولی من تازه شرو کردم بوچان +درد دارههههه .....بسه این یه _____ . سباستین دست خویش را روی دهن شیل میگذارد و نمی زاره ادامه ی حرفشو بزنع😶 -الان نه میدونید چند وقته که دارم انتظاره این لحظه رو میکشم؟
Baby Beta بقلم NazgolBabaei16
Baby Beta
NazgolBabaei16
  • مقروء 14,698
  • صوت 1,093
  • أجزاء 22
. . . ژانر : امگاورس، مافیایی، تریسام کاپل : تکوکمین. تهیونگ و جونکوک تاپ. یونگی باتم.
Hidden Badge بقلم themeowthe
Hidden Badge
themeowthe
  • مقروء 505,630
  • صوت 39,594
  • أجزاء 19
Genre: omegaverse/smut/romence/fluff Up:کامل شده خـلـاصـه فـیـکـشـن ↧ جـونـگ‌کـوک 🎃 یه گرگ سـفـید امگاست که بعد ازهیجده سالگی نشون جفتش رو بدنش ظاهر شده اما جفتی وجود نداره....این در حالیه که هیچ امگایی 🌝 بدون حضور جفت، نشونش ظاهر نمیشه...در همین بین هم یکی از گرگ های سـیـاه ⚫️ که نوع برتری از گرگ ها هستن و هر کدوم یه قدرت خاص دارن جـیـن و نشون می کنه...آدم هایی که میان جین و ببرن نشونه ای از نشان جین ندارن و مجبور میشن کوک رو هم همراه خودشون ببرن. چی میشه وقتی که وارد محوطه‌ی 🚧 گرگ های سیاه شدن کـیـم تـهـیونـگ معروف و ببینه؟ کیم تهیونگی که بر خلاف گرگ های سیاه و با توجه به شایعه ها قدرتش بیشتر از یکیه. چی میشه اگه این دو مـوجـود خاص سر راه هم قرار بگیرن؟✨🧨 ╴#HiddenBadge
امگای شرورمن/☆MY EVIL OMEGA/☆ بقلم Parminbanoo
امگای شرورمن/☆MY EVIL OMEGA/☆
Parminbanoo
  • مقروء 360,694
  • صوت 43,326
  • أجزاء 78
خلاصه داستان: پسری به اسم جیمین که بعدورشکستگی ومریضی سخت پدرش مجبورشدازبوسان به سئول بیادوبه سختی کارکنه تابرای خانوادش پول بفرسته.جیمینی که حالا18سالش شده و مطمئنه که قراره یه گرگ الفابشه چون ازپدرومادرالفابه دنیااومده چی میشه که درست یه مدت قبل ازتولد18سالگیش یه الفای خشن و ثروتمندترین وپرنفوذترین والبته عوضی ترین مردکره روتاسرحدجنون عصبانی کنه؟؟!! چی میشه وقتی بفهمه قرارنیست یه الفای قوی بشه و حساب اون عوضیوبرسه؟؟!! شایدم این امگابودنش به دردش بخوره و بتونه ازنظرجنسی حسابشوبرسه...!! 💦🔞😜 قسمتی ازفیک: همونطوری که دستموروچاک باسن خیس ازابم میکشیدم سعی میکردم فورمون بیشتری ازادکنم....وخبــــــــــــ همه ی ایناجلوی چشمای بشدت وحشی اون الفای تشنه به بدنم بود، نفسای تندش حتی ازاین فاصله ام حس میشدو... البته که حق دست زدن نداشت... اون بایدتنبیه میشد... دستموکه روباسن خیسم میکشیدم به سمت سوراخ پرازابم بردموانگشت اشارموکمی داخل کردم... انگشتای من خیلی کوچیک و ظریف بودن فقط نصف یه بندانگشتم داخلم شدومن تااین حددردکشیدم.....!!!! بااین حساب اگ دست این وحشی بااون عضوهیولاییو غول پیکرش بهم برسه... وضعیت:درحال آپ. ‼️در حال ادیت‼️ امگاورس، رمنس، امپرگ، کمی انگست کاپل: کوکمین، تهگی، نامجین
My special omega بقلم miss-sahel-asb
My special omega
miss-sahel-asb
  • مقروء 541,205
  • صوت 51,162
  • أجزاء 111
My special omega تهیونگ یه امگای کیوته که مجبور میشه از خونه فرار کنه و بخاطر اینکه کسیو نداره میره توی یه پادگان و برخلاف قوانین مشغول به کار میشه.... کوک الفای مغرور و بی اعصابی که فرمانده اون پادگانه و از امگاها حالش بهم میخوره و از جفت داشتن متنفره.... چی میشه تهیونگ جفت این الفای مغرور باشه؟ایا کوک قبولش میکنه یا اونو رد میکنه؟ . . جیمینی که هیچکس نمیدونه زندست و بعد از سال ها برمیگرده..کسی حرفشو باور میکنه؟ کیوتیا اگه از فیک فلاف خوشتون میاد به سرزمین کوکوی خوش اومدین💜💙💛 کاپل:کوکوی(اصلی)،یونمین،نامجین،چانبک ژانر:امگاورس،امپرگ،اسمات،انگست،فلاف،کمدی،یه کوچولو درام،هپی اند.. شروع:۱۴۰۰/۱۰/۱۴ اپ:پنجشنبه ها ساعت ۱۱شب
𝗥𝘂𝗻𝗮𝘄𝗮𝘆 𝗕𝗿𝗶𝗱𝗲 | KOOKV بقلم ItuHide
𝗥𝘂𝗻𝗮𝘄𝗮𝘆 𝗕𝗿𝗶𝗱𝗲 | KOOKV
ItuHide
  • مقروء 766,916
  • صوت 101,563
  • أجزاء 31
[Completed] جونگ کوک تمام عمرش دنبال جفتش می گشت ولی هیچ وقت انتظارشو نداشت وقتی پشت چراغ قرمز داخل ولووی قرمزش نشسته اون امگای لعنتی با کت و شلوار سفید عروسیش توی ماشین بپره و داد بزنه "گاز بده!" ______________ -[با فکی قفل شده به چشم های معذب پسر کوچیک تر خیره شد. - گذاشتی... مارکت کنه...؟ شمرده شمرده و با صدای سردی پرسید و قدم های آرومشو به سمت تهیونگ برداشت. - گذاشتی امگای منو مارک کنه؟ با نیشخند زهرآگینی پرسید و تهیونگ درحالی که لبشو می گزید با استرس دستشو روی گردنش گذاشت تا مارک کمرنگش رو پنهان ‌کنه. این جونگ کوک رو حتی بیشتر عصبی کرد. - حالا چیکارت کنم؟ یا نه... چطوری بکنم؟]- 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕, 𝐘𝐨𝐨𝐧𝐦𝐢𝐧 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞, 𝐀𝐜𝐭𝐢𝐨𝐧, 𝐒𝐦𝐮𝐭, 𝐌𝐩𝐞𝐫𝐠, 𝐎𝐦𝐞𝐠𝐚𝐯𝐞𝐫𝐬,+𝟏𝟖 "روز آپ: دوشنبه ها" 𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: 𝑰𝒕𝒖 𝑯𝒊𝒅𝒆 🚫[DO NOT COPY THIS WORK]🚫