Ongoing
32 stories
【 SORE 】  by _iMerlin_
_iMerlin_
  • WpView
    Reads 661
  • WpVote
    Votes 67
  • WpPart
    Parts 3
"𝕊𝕆ℝ𝔼" Coming soon...
Drafted  by NTismyreligion
NTismyreligion
  • WpView
    Reads 26,615
  • WpVote
    Votes 4,608
  • WpPart
    Parts 68
• Genre: Social.Drama.Fluff.Romance.Slice of life • Main Couple: Namjin • Summary: هیچ ویژگی به خصوصی در اون شخص نبود که منجر به این احساس منحصر به فرد بشه؛ جز اینکه بعدها این جمله به چشمم خورد: "ما هیچ کس را به طور تصادفی انتخاب نمی‌کنیم، بلکه ما فقط به آن‌هایی نزدیک می‌شویم که از قبل در ناخودآگاهمان حضور داشته‌اند." زیگموند فروید و به یاد آوردم که ما توی ناخودآگاه من، همیشه تنها بودیم... یه پاش رو روی پای دیگه‌اش انداخت و بعد از سکوت کوتاهی گفت «چی اینقدر خیره‌ات کرده؟» به خودم اومدم و متوجه شدم مدتی از حواس پرتیم می‌گذره و دیگه به بخار‌های رقصان در هوا نگاه نمی‌کنم؛ نگاهم قفل تخت سینه‌ی برجسته و دست‌های توی هم گره شده‌ی اون مرد بود «آدما وقتی خیره میشن که مغزشون حرفی برای گفتن داشته باشه.» سر تکون داد «به مغزت بگو ساکت باشه...» «دست من نیست... همونطور که دست تو نیست وقتی موهای بازم به چشمت می‌خوره...» جرعه‌ای از نوشیدنی داغش نوشید و بر خلاف عقیده‌ام قصد نکرد با این جریان فکری مخالفت کنه «تو به چی فکر می‌کنی؟...» سمتم برگشت و با نگاه عجیبی بهم چشم دوخت «وقتی خیره میشی...» به لکنت افتادم «اغلب به اینکه... به اینکه با هم تنهاییم...»
Mångata | NamJin [COMPLETED] by MatildaTheWatson
MatildaTheWatson
  • WpView
    Reads 735
  • WpVote
    Votes 163
  • WpPart
    Parts 5
☾ مُنگاتا | انعکاس نور ماه روی آب ☽ [کامل‌شده] × داستان کوتاه × ≍ کاپل ↤ نامجین ≍ ژانر ↤درام، عاشقانه، فانتزی ≍ نویسنده ↤𝕐𝕦𝕞𝕖 ≍ نامجون نوجوونی بود که از کودکی، رویای پیوستن به نیروی دریایی کشورش رو در سر داشت و هر روز توی بندر، منتظر رسیدن یکی از کشتی‌های نیروی دریایی می‌نشست، تا برگشتن سربازهایی رو ببینه که موفقیتشون در ماموریت رو فریاد می‌زنن! و روزی که کشتی نیروی دریایی به بندر برنگشت، اون نوجوون سردرگم ماهی‌گیر غریبه‌ای رو ملاقات کرد که بوی مرگ رو از اقیانوس احساس کرده بود. غریبه‌ای که نامجون با شنیدن صدای آوازش، خیلی زود متوجه پیوند عجیبش با اقیانوس شد. پیوند عجیبی که به طرز غریبی، عمیق بود. پیوندی که اون مرد مهربون و کم‌حرف رو به کام مرگ می‌کشوند، غرقش می‌کرد و دوباره به سر خونه‌ی اول برش می‌گردوند. و نامجونِ جوان و شیفته‌ی اقیانوس، متوجه نبود که اون پیوند، چه عذابی برای مرد دوست‌داشتنیش به همراه داره... × این داستان کوتاه در کانال تلگرامی @Army_Area منتشر شده. ×
𝙂𝙚𝙞𝙨𝙝𝙖 | 𝗡𝗮𝗺𝗷𝗶𝗻 |ᵗᵉˡᵐᵃˡᵃⁿᵈ by Telma_fic
Telma_fic
  • WpView
    Reads 268
  • WpVote
    Votes 32
  • WpPart
    Parts 1
گیشا... بازیِ ما از روزی شروع شد که برای بار اول فرار کردنت پاهات رو شکستم اما تو باز هم رام نشدی و نقشه‌ی فرار بعدی رو توی ذهنت چیدی...
𝘀𝗽𝗲𝗰𝗶𝗮𝗹 𝗺𝗲𝗻𝘂 | 𝐍𝐚𝐦𝐣𝐢𝐧 | ᵗᵉˡᵐᵃˡᵃⁿᵈ  by Telma_fic
Telma_fic
  • WpView
    Reads 1,181
  • WpVote
    Votes 125
  • WpPart
    Parts 11
در شن‌های سفید همیشه یک منو ویژه وجود دارد برای مهمان های ویژه اون رستوران خاص. چی پیش میاد اگر یکی از مهمان‌ها علت اینکه اون منو چقدر خاصه رو بفهمه؟!
Call me princess by Adrina_agreste
Adrina_agreste
  • WpView
    Reads 18,750
  • WpVote
    Votes 3,357
  • WpPart
    Parts 56
کیم نامجون پدر و مادرش رو توی یه تصادف از دست داده پس باید از دو برادر کوچیکش مراقبت کنه. ولی همه چیز وقتی از کارش اخراج میشه سخت تر میشه. بخاطر شانسش یه کار جدید به عنوان خدمتکارِ یه مرد پولدار به اسم کیم سئوک جین پیدا میکنه... وضعیت ترجمه : کامل شده شروع : ۹۸/۱۲/۲۵ پایان : ۱۴۰۳/۰۷/۱۶ ژانر ها : روزانه، رومنس روز های آپ : معمولا جمعه ها داستان از نویسنده : jujuu_94@ High rankings: #1 in jihope #2 in translate #2 in jackson #3 in kook
Trapping you | Namjin by Rinamoomoon
Rinamoomoon
  • WpView
    Reads 2,566
  • WpVote
    Votes 378
  • WpPart
    Parts 13
کاپل :نامجین ساب کاپل : یونمین ژانر : برشی از زندگی، عاشقانه، اسمات خلاصه : کیم نامجون معمولا آدم برنامه ریزی نیست. ولی اگر چیزی رو بخواد، برای به دست آوردنش حاضره هر نقشه‌ای رو عملی کنه. و حالا بعد از ورود به دانشگاه پسر مو نقره‌ای چیزی رو پیدا کرده که با تموم وجود می‌خوادش. اینکه با ارشد زیبا و فوق‌العاده‌اش بخوابه و نامجون کسی نیست که دست رد به خواسته های خودش بزنه.
Enmity that ends in marriage  by foginets
foginets
  • WpView
    Reads 14,111
  • WpVote
    Votes 1,236
  • WpPart
    Parts 27
اسم: دشمنی یی که به ازدواج ختم میشه کاپل: نامجین خلاصه: کین سوکجین امگایی که برای مهمونی بادوستش رفته بود اصلا انتظار صبح بلند شدن با بدن لـ.خت کنار دشمنش که از قضا یه روزی عشقش بود رو نداشت............. ژانر: امگاورس، اسمات، امپرنگ، عاشقانه شاید بعدا بهش کاپل اضافه کنم. مرسی که همراهی می کنید. و در باره روز های اپ سعی می کنم زود زود اپ کنم ولـی هفته ای یک یا دوتا پارت رو قوب می دم.
BE STRONG ! by Ziba_bn
Ziba_bn
  • WpView
    Reads 2,193
  • WpVote
    Votes 158
  • WpPart
    Parts 5
«بعد از سالها زندگی با تو این اولین باریه که دارم طعم لذت واقعی رو میچشم. نه اینکه قبلا نبوده،نه. اما الان حس خانواده رو دارم یه خانواده واقعی، با "تو"» * زوج: نامجین،چانبک،تهکوک،...... ژانر: روانشناسی،زندگی روزمره، فلاف، کمی کمدی وضعیت: در حال بارگذاری......... روزهای آپ: نامشخص
♦Mourning for Icarus♦ by Beauty_9500
Beauty_9500
  • WpView
    Reads 2,054
  • WpVote
    Votes 376
  • WpPart
    Parts 7
♦+ فقط بسپارش به آبیِ بی‌انتهای اقیانوس و بعد یه دم عمیق از تمومِ آرامشی که هیچوقت درکش نکردیم♦ ژانر : اکشن، دارم‌سیاسی، اسمات ♦ کاپل: نامجین♦ نویسنده: نانا♦ وضعیت اپ: درحال اپ♦ سه شنبه ها..