همه چیز🙂🙃
30 stories
Surgical Operation by madgirl_baby_love
madgirl_baby_love
  • WpView
    Reads 32,055
  • WpVote
    Votes 4,779
  • WpPart
    Parts 19
کاپل: کوکمین داستان از اونجایی شروع میشه که ریوجین تاجر ثروتمند کره تصمیم میگیره توی آزمایشگاه مخفیش یک سری چیز های جدید رو روی انسان ها امتحان کنه .. کاری که از شدت خطرناک بودن و ریسک بالاش هیچ کس حاضر نیست موش ازمایشگاهیش باشه .. برای همین هم دست به دزدیدن اشخاص نوجوون میزنه و جونگکوک هم پسر وزیر کره هست که فوق العاده به دختر ها فوبیا داره و ازشون بدش میاد در عین حال دوست نداره کسی نزدیکش باشه و بهش دست بزنه و این وزیر رو ناراحت میکرد چون دوست داشت پسرش ازدواج کنه و مثل انسان های عادی باشه .. چی میشه وزیر توی جشن خصوصی بین سران کشور پسر عجیبی رو ببینه و برای پسرش اونو بخره ژانر: امپرگ، مثبت هجده ، عاشقانه #dram: #1
الفای عاشق by madgirl_baby_love
madgirl_baby_love
  • WpView
    Reads 236,184
  • WpVote
    Votes 29,095
  • WpPart
    Parts 72
کاپل: کوکمین . . . . ژانر : عاشقانه ، مثبت هجده ، امپرگ ، امگاورس ، درام ، خانوادگی ( اس*مات مثبت ???? داره ) #kookmin: #1 #jimin: #4 # امگاورس: #۱۰ #کوکمین: #۳ #kookmin: #3 #kookmin: #4 #kookmin: #5
My beautiful mistress by KookminJeork
KookminJeork
  • WpView
    Reads 12,846
  • WpVote
    Votes 1,891
  • WpPart
    Parts 13
می تونی بذاری توی خون خودم خفشم،ولی من بهت اجازه نمیدم بری . عشقی که به معشوقه زیبام دارم خود خواهم کرده . اسم : معشوقه زیبای من . ژانر : امگاورس، درام عاشقانه، امپرگ، هاناهاکی، هپی اندینگ کاپل : kookmin
امگای شرورمن/☆MY EVIL OMEGA/☆ by Parminbanoo
Parminbanoo
  • WpView
    Reads 390,049
  • WpVote
    Votes 44,471
  • WpPart
    Parts 78
خلاصه داستان: پسری به اسم جیمین که بعدورشکستگی ومریضی سخت پدرش مجبورشدازبوسان به سئول بیادوبه سختی کارکنه تابرای خانوادش پول بفرسته.جیمینی که حالا18سالش شده و مطمئنه که قراره یه گرگ الفابشه چون ازپدرومادرالفابه دنیااومده چی میشه که درست یه مدت قبل ازتولد18سالگیش یه الفای خشن و ثروتمندترین وپرنفوذترین والبته عوضی ترین مردکره روتاسرحدجنون عصبانی کنه؟؟!! چی میشه وقتی بفهمه قرارنیست یه الفای قوی بشه و حساب اون عوضیوبرسه؟؟!! شایدم این امگابودنش به دردش بخوره و بتونه ازنظرجنسی حسابشوبرسه...!! 💦🔞😜 قسمتی ازفیک: همونطوری که دستموروچاک باسن خیس ازابم میکشیدم سعی میکردم فورمون بیشتری ازادکنم....وخبــــــــــــ همه ی ایناجلوی چشمای بشدت وحشی اون الفای تشنه به بدنم بود، نفسای تندش حتی ازاین فاصله ام حس میشدو... البته که حق دست زدن نداشت... اون بایدتنبیه میشد... دستموکه روباسن خیسم میکشیدم به سمت سوراخ پرازابم بردموانگشت اشارموکمی داخل کردم... انگشتای من خیلی کوچیک و ظریف بودن فقط نصف یه بندانگشتم داخلم شدومن تااین حددردکشیدم.....!!!! بااین حساب اگ دست این وحشی بااون عضوهیولاییو غول پیکرش بهم برسه... وضعیت:درحال آپ. ‼️در حال ادیت‼️ امگاورس، رمنس، امپرگ، کمی انگست کاپل: کوکمین، تهگی، نامجین
عشق شاهزاده by rastafilter
rastafilter
  • WpView
    Reads 8,348
  • WpVote
    Votes 1,486
  • WpPart
    Parts 11
چی میشه اگه شاهزاده ، پادشاه بعدی امپراطوریه جئون عاشق بشه اونم عاشق پسر و کسی که شاید خانوادش بیشتر از خودش دوسش داشته باشن . . . . . . . . جیمینی که پسر عموشه و داخل خانواده ی سلطنتی خیلی عزیزه و مثل پسر خودشون میدوننش ولی یه اتفاق و یا یه پاپوش می‌تونه کاری کنه که بین جونگ کوک و جیمین جدایی باشه ؟؟؟ کاپل اصلی : کوکمین اپ : هر موقع که شرطا رسید ژانر : عاشقانه ، تاریخی ، اسمات ، کمی غمگین 🔞
The specifled pair|VMIN✓ by park_Karina2006
park_Karina2006
  • WpView
    Reads 65,713
  • WpVote
    Votes 14,014
  • WpPart
    Parts 46
﹝جفت مقدر شده﹞ +خدایان اشتباه میکردند... خوبی و بدی همو کامل نمیکنن بلکه همو ذره به ذره از بین میبرن من باید نابود شم تا تو کامل شی تهیونگ کاپل اصلی:ویمین ژانر: تاریخی(اروپایی نه چوسان) سلطنتی اسمات تخیلی رمنس وضعیت:‌فصل اول اتمام یافته، فصل دوم درحال اپ نویسنده:پارک کارینا
𝐀𝐩𝐡𝐫𝐨𝐝𝐢𝐭𝐞|آفرودیت  (𝐤𝐨𝐨𝐤𝐦𝐢𝐧) by ll_Hanalia_ll
ll_Hanalia_ll
  • WpView
    Reads 98,772
  • WpVote
    Votes 11,393
  • WpPart
    Parts 52
▪︎اگه خواستنِ تو دیوونگیه، عاقل بودن حماقته! [ جئون جونگکوک، وارثِ یه خانواده سُنَتی و معروفه. اما آشناییش با پارک جیمین، افکار کلاسیکش از رابطه و ازدواج رو بهم میریزه! ] ▪︎تکمیل شده ▪︎couple: kookmin ▪︎Ganer: dram,romance,friends,smut ▪︎writer: Hanalia شکارچی شب در حال آپ...
fly me to the moon🌙 by jikooki_jimin
jikooki_jimin
  • WpView
    Reads 23,732
  • WpVote
    Votes 3,932
  • WpPart
    Parts 28
Fiction name:fly me to the moon(من را با پرواز به ماه ببر) Main Couple: jikook(kookmin)_ taejin genre: Romantic, emotional, smut, Daily Life writer: sisi_jikook & mojin قسمتی از داستان شوکه فقط به بدن لرزونش نگاه میکردم اینا همش به خاطر من بود یعنی به خاطر من به این روز افتاده؟!! بغض کردم..از خودم بدم اومد. جیمین تو از کِی انقدر بدجنس شدی چطور دلم اومد.. دیوونه شدی جیمین..یه کاری کن. روز های آپ:نامعلوم
+22 more
𝑫𝒆𝒋𝒂 𝒗𝒖 by im_roro_
im_roro_
  • WpView
    Reads 41,291
  • WpVote
    Votes 7,063
  • WpPart
    Parts 39
𝐃é𝐣à𝐯𝐮 ژانر : فانتزی(خون‌آشامی) / تخیلی/عاشقانه "من...یه هیولام؟" "تو یه فرشته ای" بدون تردید جواب داد و به ارومی سرش و به سمت پسرک برگردوند. جیمین همچنان به سقف بالا سرش خیره بود. "ولی میتونم تبدیل به یه هیولا بشم" "نه تا وقتی که منو کنارت داری" بالاخره نگاهش و از سقف فرسوده که از سوراخ های کوچیکش پرتو های ضعیف نور به داخل درز کرده بود گرفت و به چشم های خسته جونگکوک خیره شد. "از دستم عصبانی؟" "انقدر زیاد که میتونم همه جا رو به آتیش بکشم..." به ارومی دستش و بلند کرد و با انگشت اشاره اش تره ای از مشکی های براق جونگکوک و به عقب فرستاد. "پس چرا انقدر ارومی؟" "چون واسه عصبانی شدن باید اول بخشیده بشم..." "بخشیدم...حالا ازم عصبانی شو!"
 𝔓𝔲𝔯𝔢 by StheCherry
StheCherry
  • WpView
    Reads 245,946
  • WpVote
    Votes 32,171
  • WpPart
    Parts 57
Pure [ Mpreg ] ▪Yoonmin ▪Kookv بخشی از فیک: جیمین: اون ... اون قضیه یه اجبار بود! من به محض اینکه بتونم کمکت رو جبران میکنم تا برای همیشه کارمون باهم دیگه تموم بشه تو هم مجبور نباشی هرزه ای مثل منو ببینی! مرد خنده ی مستی سر داد ، طوری که صدای خنده هاش لرز ترسی به جون پسر می انداخت، آروم سمتش قدم برداشت و جلوی اون ایستاد ، سایه ی مرد روی سرش افتاده بود انگار اون مانع تموم نوری بود که بهش میخورد و زندگیش رو تاریک میکرد... جیمین نگاهش رو به کف خونه انداخت و اخم ظریفی کرد تا ترسش رو از اون مرد پنهان کنه ، اون تونسته بود از گذشته ی تاریکش فرار کنه ... اما حالا انگار سرنوشت نمیخواست اون آینده ی روشنی داشته باشه. یونگی: تو به من چیزی بدهکار نیستی هرزه کوچولو... صدای ضخیم شده ی مرد که باعثش الکل بود با بوی تند نفس های اون به بینیش میخورد. یونگی: ولی یه سری چیزا هست که نمیذاره به این راحتیا دست از سرت بردارم... دستش رو جلو برد و با تیکه ای موهای نرم و رنگ شده ی اون پسر بازی کرد یونگی : هرچقدر بخوای میتونی از دستم فرار کنی ، هر چقدر بخوای جیمین! ولی ... پوزخندی وسط حرفاش زد اون همیشه مطمئن میشد که در مقابله باهاش از تحقیر آمیز ترین لحنش استفاده کنه و همین جیمین رو عذاب میداد. یونگی :... ولی تو نمیتونی از چیزی که درست پشت سرته فرار کنی..