icallmaat
- Reads 3,339
- Votes 639
- Parts 6
❌چند ماه آپ نخواهد شد❌
- تو، هریتِ از آسمون افتاده، حواستو جمع کن چون از این به بعد مـــــــن دشمن توئم.
لویی هریت رو توی بغلش میگیره و تن داغ و کوچولوش رو به خودش فشرده جیغش رو با بوسیدن لبهاش خفه میکنه.
- دیگه نبینم کس دیگهای رو نگا کنیا، مسخرهی لوسِ زر زرو.